نتایح جستجو

  1. Alborz Rad

    خر چه کسي را بگيرم جز خيالم که آرزو کند چنين روزي را براي ايران... !

    يک تجربه عجيب: من شش سال است کنار اين درياچه زندگي مي کنم. شش سال پيش، اين درياچه پر از پرندگان مختلف بود. صبح‌ها مرغان ماهي‌خوار جيغ مي‌کشيدند، اردک‌ها به صف شنا مي کردند و سه قوي زيبا براي خودشان روزگار مي گذراندند. شهرداري اين محل که بسيار هم فعال است، سه سالي است به جانش افتاده... تله...
  2. Alborz Rad

    در جنگل دنیا، " خر " باش «تا کام دل برآید»!

    سلام! از ماست برداشت آزادِ آزادِ!
  3. Alborz Rad

    در جنگل دنیا، " خر " باش «تا کام دل برآید»!

    سگي از کنار شيري رد مي شد چون او را خفته ديد، طنابي آورد و شير را محکم به درختي بست. شير بيدار که شد سعي کرد طناب را باز کند اما نتوانست. در همان هنگام خري در حال گذر بود، شير به خر گفت: اگر مرا از اين بند برهاني نيمي از جنگل را به تو مي دهم. خر ابتدا ترديد کرد و بعد طناب را از دورِ دستان...
  4. Alborz Rad

    خر و صاحبش؟؟؟؟؟؟

    ﮔﻮﺳﺎﻟﻪ : ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮒ ٬ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐُﺸﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﯽﺧﻮﺭﻧﺪ! ﺍﻣﺎ ﺧﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻪ ﻣﯽ ﮐُﺸﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﻫﯿﭻ ﺟﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﻧﺪ...! ﯾﻌﻨﯽ ﻭﺍﻗﻌﺂ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ...؟! ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺍﺧﺘﻼﻑ؟؟ ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮒ ﮔﻮﺳﺎﻟﻪ : ﭘﺴﺮﻡ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ‏« ﻣﺰﺭﻋﻪ ﺩﺍﺭﻫﺎ ‏» ﺳﻮﺍﺭﯼ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﭘﺲ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ! ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﺭﺍﺯ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺩﺭ ﻣﺰﺭﻋﻪ ﺍﯾﻦ...
  5. Alborz Rad

    لطفاً این مطلب را فارغ از شعار‌‌‌زدگی مطالعه کنید....تعارفی هم در کار نیست!

    ایران و عربستان ، دو رقیب مهم منطقه ای هستند. هر چند این رقابت عمدتاً در لایه های فوقانی سیاستگذاران دو کشور و در عرصه هایی مانند منازعات نفتی، نفوذ سیاسی در کشورهای منطقه، جنگ های نیابتی و ... دنبال می شود، ولی در روزهای اخیر با فاجعه ای که که در منا به وقوع پیوست، داغ مردم ایران از سعودی ها...
  6. Alborz Rad

    " ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ؟"

    ﻳﻚ ﻫﻤﻮﻃﻦ ﻣﺘﻮﻟﺪ ۱۳۲۷ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﺪ : ﻣﻦ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﺪﻡ ﻭ ﭘﺎ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺗﺎ ﻓﺮﺩﺍ ﺭﺍ ﺑﺴﺎﺯﻡ. ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﻣﺪﯾﺮ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﻣﺎ ﺗﻮﺩﻩ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ! ﻧﺎﻇﻤﺶ ﻣﺼﺪﻗﯽ ﺑﻮﺩ! ﻣﻌﻠﻤﻢ ﻓﺪﺍﺋﯽ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻮﺩ! ﺑﻪ ﺩﺑﯿﺮﺳﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﻣﺪﯾﺮ ﻣﺎ ﻋﻀﻮ ﻧﻬﻀﺖ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺑﻮﺩ! ﻧﺎﻇﻤﺶ ﺗﻮﺩﻩ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ ﺩﺑﯿﺮ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﻣﺎ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺣﯿﻒ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﺯﺍ ﮐﻮﭼﮏ ﺧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﯽ ﭘﺪﺭﺍﻥ ﮐﺸﺘﻨﺪ...
  7. Alborz Rad

    تماشاچیان زن در لیگ برتر فوتبال افغانستان

    لیگ برتر فوتبال افغانستان چهار سال پیش با حمایت شرکت مخابراتی روشن راه‌اندازی شد و در آن هشت تیم از هشت منطقه افغانستان حضور دارند. بخشی از سکوی تماشاچیان به خانواده‌ها اختصاص یافته است. چیزی که توجه هر بیینده‌ای را جلب می‌کرد، حضور گسترده زنان در میان تماشاچیان بود، تماشاگرانی که پیوسته نام...
  8. Alborz Rad

    تصویری پر احساس که بیش از 3 میلیون بار کلیک خورد!

    اخیرا تصوبری در فضای مجازی انتشار یافت که احساسات کاربران را به شدت برانگیخت و پر بازدیدترین عکس فضای مجازی محسوب شد. به گزارش پايگاه خبري «تيک» (Tik.ir)، اخیرا در فضای مجازی عکسی منتشر شده که احساسات کاربران را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.این تصویر حکایت از پدری دارد که چتر خود را به صورت...
  9. Alborz Rad

    «خلایق هرچه لایق.... روی دیوارشهر بنویسید مرگ برکتابفروش....»

    [/URL][/IMG] «بازار کتاب افتضاح است زده به قلب من بیچاره بله بدانید: باسیلی روی خودرا سرخ می دارم کم کم دارم ازکتاب نفرت پیدا می کنم... ازعشق تمام سالهای عمرم... روزی که وارد این شغل زیبا شدم فکرنمی کردم چنین روزهای سیاهی درپی خواهد داشت ومرا زمین خواهد زد.. بروید حال کنید بافوتبال...
  10. Alborz Rad

    .................... دیشب که نمید‌انستم به کدامیک از دردهایم بگریم، کلی‌ خندیدم! --صادق هدایت

    .................... دیشب که نمید‌انستم به کدامیک از دردهایم بگریم، کلی‌ خندیدم! --صادق هدایت
  11. Alborz Rad

    به بهانه یکم شهریور زاد روز " پور سینا "، روز پزشک در ایران(پزشکی که طبابت را فراتر از تجارت می دید!)

    در ایران، اول شهریور ماه، همزمان با زادروز پور سینا، به پاس تألیفات و خدمات وی، به علوم پزشکی و فعالیت وی در این رشته، و تجلیل از پزشکان، روز پزشک نام گذاری شده‌است. «دکتر مرتضی شیخ ، پزشک انسان دوستی است که در دوران کودکی من در مشهد مشغول طبابت بود و کسی از اهالی مشهد نیست که نامی از او یا...
  12. Alborz Rad

    «من از شما می پرسم، با 45 هزار تومان چه کاری می شود کرد؟ نه دیگه،واقعا یکی بگه چیکار می شه کرد»

    سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت حاتم طایی را گفتند از تو بزرگ همت تر در جهان دیده‌ای یا شنیده‌ای گفت بلی روزی چهل شتر قربان کرده بودم امرای عرب را پس به گوشه صحرایی به حاجتی برون رفته بودم ،خارکنی را دیدم پشته فراهم آورده. گفتمش به مهمانی حاتم چرا نروی که خلقی بر سماط او گرد آمده‌اند؟...
  13. Alborz Rad

    بچه که بود می خواست دکتر شود...

    بچه که بود می خواست دکتر شود، همیشه می خواست که کاری برای کشورش انجام داده باشد. کنار روزنامه فروشی ایستاده بود، نتایج کنکور کارشناسی ارشد را اعلام کرده بودند. اگر پدرش زنده بود شاید اسم او هم بین آنها بود. دستی به لباس نارنجی اش کشید. بالاخره توانسته بود کاری برای کشورش انجام دهد! ****بیخودی...
  14. Alborz Rad

    شنیده ­ام خیلی اذیت و شکنجه شده ­ای؛ حاشا نکن که این را می­شود از لبخند ناقص و دندان شکسته ات فهمید[!]

    «خوش­آمدی مرد! خوش­آمدی و به اینجا صفایی تازه بخشیدی؛ مثل باران. باور کن تا دیروز، این کوچه بوی غربت تو را از هزاران فرسنگ دورتر می­توانست حس کند، برای همین، دراین چند سال، هر وقت مادرت از اینجا رد می­شد، صدای زمزمه ­ات گوشش را پر می­کرد. ما همه خیال می­کردیم تو شهید شده ­ای؛ برای همین نامت...
  15. Alborz Rad

    چند وقت پیش یکی از بیت المال دوازده میلیارد گرفت و رفت... اتفاقا اونم برنگشت!!

    «از نگاهتان شرمساریم ... به شما میبالیم که سخاوتمندانه و با دستان بسته جان پاکتان را برای وطن فدا کردید... روحتان قرین رحمت خداوندی تقدیم شما غواصان وطن» ****بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود بیخودی حرص زدیم سهم مان کم نشود ما خدا را با خود سر دعوا بردیم و قسمها خوردیم و حقیقتها را زیر پا...
  16. Alborz Rad

    * آدم بايد دهه شصتي باشه تا ...(نسل سوخته و نسل پدر سوخته شدن!)

    سلام و خدا قوت، تلويزيون دهه شصت بود، حالام هست، با اين تفاوت که اون وقت 14 اينچ بود و سنگين، حالا 47 اينچه و سبک!! تلفن هم همين طور، اما حقيقتش خيلي چيزها ديگه نيست، يا ماهيتش خيلي عوض شده، بالاخره چه چيزي هنوز باشه و چه، ديگه اصلاً وجود خارجي نداشته باشه باور اين که ما چه جوري زندگي مي کرديم و...
  17. Alborz Rad

    ترویج موسیقی تتلو«بغ‌بغوکردن»؛ خاموشی صدای«ربنای» استاد شجریان ،(کمانچه)استاد كلهر!

    چندی پیش حسین علیزاده در پایان کنسرت خود در ونکوور کانادا به اعتراض از شرایط موسیقی در کشور پرداخت و گفت: «با تمام مشکلاتی که ممکن است وجود داشته باشد، من هیچ‌گاه زانوی غم بغل نمی‌گیرم، از هیچ مسئولی خواهش نمی‌کنم به من مجوز بدهد. هیچ مسئولی در اندازه‌ای نیست که بخواهد برای کسانی مثل ما که نیم...
  18. Alborz Rad

    «آدما گاهی به چه حد اعلایی از بلوغ روانی شخصیتی و عاطفی میرسن» !

    "توریا" دختر استرالیایی که در مزون لباس فعالیت می کرد در آتش سوزی جنگل های استرالیا در سال 2011 میلادی، 80 درصد از بدنش سوخت اما حدود 100 عمل جراحی نتوانست چهره قبلی اش را برگرداند. با این حال "مایکل هوسکین" تصمیم گرفت بدون توجه به چهره فعلی نامزدش، به رابطه عاطفی اش ادامه دهد و ازدواج کنند...
  19. Alborz Rad

    به ﻗﻮﻝ ﺟﻤﺎﻝ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﺍﺳﺪ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﻏﺮﺏ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻧﺪﯾﺪﻡ ﻭﻟﯽ ﺍﺳﻼﻡ ﺩﯾﺪﻡ...

    ﭘﺎﯾﯿﺰ ﺳﺎﻝ 1373 ﺩﺭ ﻫﻔﺘﻪ ﺍﻭﻝ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﭘﺎﺭﯾﺲ ﺩﺭ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ ﺯﻧﺠﯿﺮﻩ ﺍﯼ Auchane ‏( ﺷﺒﯿﻪ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ‏) ﺩﺭ ﻣﺮﮐﺰ ﺧﺮﯾﺪ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﭼﻬﺎﺭ ﻓﺼﻞ ‏( quatre tepmps Les ‏) ﺩﺭ ﻣﺤﻠﻪ ﻻ ﺩﻓﺎﻧﺲ ﭘﺎﺭﯾﺲ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺧﺮﯾﺪ ﺭﻓﺘﻢ ﺳﺮ ﺻﻨﺪﻭﻕ . ﺑﯿﺶ ﺍﺯ 40 ﺻﻨﺪﻭﻕ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮﺷﺎﻥ ﺷﻠﻮﻍ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻟﺬﺍ ﺻﻨﺪﻭﻗﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺧﻠﻮﺕ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ...
  20. Alborz Rad

    چيزهای كوچک كمی به ظهر مانده بود كه سوار تاكسی شدم. ديرم شده بود و ممكن بود به قرارم نرسم...

    چيزهای كوچک كمی به ظهر مانده بود كه سوار تاكسی شدم. ديرم شده بود و ممكن بود به قرارم نرسم. زير آينه تاكسي يک ساعت ديجيتالی نصب شده بود كه ٢:١٧ دقيقه را نشان مي‌داد. به راننده گفتم: «ساعتتون خرابه.» راننده گفت: «نه، درسته... اين ساعت به وقت جای ديگه‌س» گفتم: «كجا؟» راننده گفت: «اون سر دنيا»...
بالا