نتایح جستجو

روزے !!! بہ تـــَـمامــ ایــטּ بے قــَـرارے ـہا ---» مے خــَـنـدے و ســاده از کـــِنـارشــاטּ ---» مے گــُـذرے ایــטּ قــَـشـنـگــــ تــریــטּ "دروغے" استـــ کہ دیـــگـراטּ بــراے آرامــ کــردنـتـــ بہ *تـــــــُـــــــو* مے گـــویــنـد (!)

احتیاجی به تسبیح نیست! دستانت را بمن بدهی، با انگشتانت ذکر دوست داشتن میگویم...

تو ماه را دوست داری ... و من ماه هاست که تورا ... وقتی به دنیا آمدم ... ای کاش چشمم به ماه نمی افتاد ...

مرور ميكنم خاطراتمان را اما مگر كپى برابر اصل میشود!

دوریت را چه کنم....؟؟ ای سراپا همه راز... ای سراپا همه ناز... به که گویم غم خویش...؟؟ به گل پرپر یاس..؟؟ تو بگو... گریه کنم یا نکنم؟؟؟ دوری ات را چه کنم؟؟؟ تو بگو...

باور کن هوس کردم که تو باشی و من باشم وهیچ کس نباشد… آنگاه داغترین آغوش ها را از تنت و شیرین ترین بوسه ها را از لبت بیرون بکشم به تلافی تمامی روزهایی که میخواستمت و نبودی

سلام بااجازتون میخواستم نوبخش مشاهیرادب وهنر ی تاپیک بزنم برای اشعار پرویزصادقی ممنون:que:

لبـــــــــانم را دُوخته ام مبــادا بگویم "دوســـــــتت دارم " که هر بار گفتـــــم ، تَنــــــــــــهایی ام بزرگتر شد ....

امروز عَکسِ تـــَــنهاییمــ را قـــــاب گِرفتَمــ عَکسے در ابعـــــا ב تــــو בر بے نَهایتـــــ …!

بهارم . . . اما تنها با تو . . . حال و هوایم بهاری میشود . . . وقتی قرار شد من بی قرار تو باشم . . . و تو تنها قرار من . . . از هر چه قرار است جز تو باشد خواهم گذشت . . .

بـــی تـو چــه حـــواس پــرت شـــده ام کـــسی اسمــم را میــپرســد نام تــورا میـــگویم

شعرهایم را میسرایم ارام و اهسته از تمام غمها و دردهایم میگویم از شادیهایم انگاه که ارام و بی صدا میشکنم کسی کنارم نیست و انگاه که میخندم همه کنارم هستند این هست سرنوشتم یاد یاران را چه شد

تو مرا می فهمی من تو را میخواهم و همین ساده ترین قصه ی یک انسان است تو مرا می خوانی من تو را ناب ترین شعر زمان میدانم و تو هم می دانی تا ابد در دل من میمانی..

تو آمدی و کسی داشت سمتِ در میرفت...‏ تو آمدی که بگویی: اگر... اگر می رفت... تو آمدی و کسی داشت سمت در می رفت! تو آمدی و چنان زل زدی به پوچی من که داشت حوصله ی انتظار سر می رفت!! تو آمدی و کسی گوشه ی غزل هی با ردیف و قافیه هایی عجیب ور می رفت تو آمدی، کلماتی که مرد ساخته بود شبیه...

سکوت قبر کی میگه خاک تو سرده کی گفته رفتی از یادم میونه این سکوته قبر یه دنیا دادو فریادم نه خوابم میبره هر شب نه دستات یاده من میره برای گفتن حرفام میدونم یکمی دیره تو اونجا زیره مشتی خاک من اینجا گوشه ی دیوار تو آرومی ولی با منم تو حسرت دیدار

بیهوده انتظار تو را دارم دانم دگر تو بازنخواهی گشت هر چند اینجا بهشت شاد خدایان است بی تو برای من این سرزمین غم زده زندان است

عد از اين بگذار قلب بي‌قراري بشكند گل نمي‌رويد، چه غم گر شاخساري بشكند بايد اين آيينه را برق نگاهي مي‌شكست پيش از آن ساعت كه از بار غباري بشكند گر بخواهم گل برويد بعد از اين از سينه‌ام صبر بايد كرد تا سنگ مزاري بشكند شانه‌هايم تاب زلفت را ندارد، پس مخواه تخته‌سنگي زير پاي آبشاري بشكند كاروان...

سلام به دلیل اینکه نام کاربریم شماره دانشجوییمه تقاضای تغییرشو داشتم. کاربری درخواستیم N!RVANA ممنون

پدرم ماه بود برادرم ستاره نمی دانم یکدفعه چه شد؟ ماه رفت ستاره افتاد... حالا آسمان شبهایم نه ماه دارد... نه ستاره... چقدر اتاقم تاریک است رفیق! کبریت داری؟

خدا چه حوصله ای داشت، روزِ خلقتِ تو که هیچ نقص ندارد، تراشِ قامتِ تو