فصل هفتم
قسمت پنجم
سر به زیر انداختم و آهسته گفتم:
-بله همه چیز را برام گفته.
با نگاهی موشکافانه پرسید:
-خب نظرت چیه؟
سرم را به طرفین تکان دادم یک کلمه گفتم:
-نمی دونم.
پدر خیلی جدی و مصمم گفت:
-یعنی چی نمی دونم؟بالاخره باید یه تصمیمی بگیری که البته منطقی و عاقلانه باشه تو فرصت زیادی نداری این...