ALIREZA.F.1988
پسندها
14,784

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • دیگر نپرس حال مرا خوب نیستم!
    ممنون که فکر این دل طوفانی منی

    تازه به این نتیجه رسیدم، خود شما..
    تنها دلیل این‌همه حیرانی منی!

    #حامد_نیازی
    مارا به دعا کاش نسازند فراموش

    رندان سحرخیز که صاحب نفسانند ...
    فرا رسیدن ماه مبارک رمضان بر شما مبارک
    بی تو ای جان جهان، جان و جهان را چه کنم؟
    خود جهان می‌گذرد ماندن جان را چه کنم؟

    ماه شعبان و رجب، قطره اشکی شد و رفت
    خانه ابری ست خدایا! رمضان را چه کنم؟

    شانه بر زلف دعا می زنم و می‌گریم
    موسی من! تو بگو روز و شبان را چه کنم؟

    صاحب "حیّ علی ... "! لقمه ی نوری برسان
    سحر از راه رسیده ست، اذان را چه کنم؟

    کاتبان تو مــــرا خطّ امانـــــی دادند ...
    کشته ی خال توام، خط امان را چه کنم؟

    کاشکی جرم عیان بودم و تقوای نهان
    پیش تقوای عیان، جرم نهان را چه کنم؟

    کاش می شد که سبک تر شوم از سایه ی خویش
    آفتابا تو بگو! خواب گران را چه کنم؟

    زخم شمشیر اگر قوت سحرگاه من است
    وقت افطار ولی زخم زبان را چه کنم؟

    رنجه از طعنه ی پیران پریشان نشدم
    با چهل چله جنون پند جوان را چه کنم؟

    غرقه ی موج رجز، گم شده ی بحر رمل
    سینه خالی ز معانی ست، بیان را چه کنم؟

    - علیرضا قزوه
    چه در کنارِ تو باشم
    چه در خیال ِ تو
    دلی که گیرِ تو باشد
    مرا امان ندهد
    صــــــــــراط مستقــــــــــــــــیــم". ................ ...ختم قرآن مجیــــد در ماه رمضــــان 1437 ...رمضان مبارک
    دي : ميري خواستگاري دختر همسايه تون و با هم نامزد ميشين بعد از شش ماه دختره مريض ميشه و كم كم كور ميشه اما تو بخاطر پيماني كه با او بستي باهاش ازدواج مي كني و سالها با هم زندگي مي كنين . بهمن : با دختره مورد علاقه ات نامزد ميشين و بعد از 3 سال دوران نامزدي شيرين موقع عروسي سر سفره عقد عاقد سه بار از دختره مي پرسه آيا حاضره زن تو بشه و اون ميگه نه اسفند : يك روز اتفاقي چشمت به پير زن همسايه مي افته و ناخودآگاه عاشقش ميشي و موضوع رو به مامانت ميگي اما اونا مخالفت مي كنن و ميگن اين سن مامان بزرگتو داره اما تو ميگي مهم عشق و تفاهمه كه ما داريم سن و سال كه مهم نيست و با مخالفت شديد پدر و مادر با هم ازدواج مي كنين اما شب عروسي عروس از شدت خوشحالي سكته مي كنه و مي ميره.
    آبان : چپ و راست واست دوست دختر رديف ميشه و هميشه 30 - 40 تا دوست دختره آن لاين داري و 50 - 60 تا هم آف لاين . همه عاشقتن و مي خوان زنت بشن اما تو اصلاً علاقه اي به ازدواج نداري و سرانجام در سن 35 سالگي به علت مصرف زياد دوست دختر سكته مي كني و ميميري. آذر : سه بار ازدواج مي كني و از هر زنت صاحب 9 فرزند ميشوي . همه زنهات تو رو از خودشون بيشتر دوست دارن و هميشه بهت ميگن سرورم اگه چيزي ميل دارين واستون بيارم. هر سه زنت تو يك خونه در كنار هم زندگي مي كنن و اصلاً باهم مشكلي ندارن . كار بيرون از خانه هم انجام نمي دي فقط سرماه به سرماه ميري پول يارانه ات رو ميگيري (فكر كنم 31 نفر هستين هر كدوم 45 هزار تومان اوه چقدر ميشه) كلاً آدم خوشبختي هستي . دي : ميري خواستگاري
    شهريور : يه شب كه داري با موتورت ميري خيابون گردي تو يك خيابون تاريك ميبيني يك ماشين با شدت به يك دختره مي زنه و فرار مي كني . سريع مثل قهرمانان فيلماي هندي ميپري دختره رو بغل مي كني و مي بري به بيمارستان و خلاصه نجاتش مي دي اما دختره به كما رفته و پليسا هم فكر مي كنن تو باهاش تصادف كردي و ميگيرن زندانت مي كنن . بعد از 3 ماه دختره بهوش مياد و ميگه تو چه فداكاري كردي و پدر و مادرش ميان تو رو آزاد مي كنن . باباي دختره يك كارخونه دار ميلياردره و ميگه پسرم خيلي ازت خوشم مياد و دوست دارم دومادم بشي و خلاصه دوماد ميشي و تا آخر عمر فقط مي خوري و مي خوابي و سفر خارج ميري. مهر : عاشق دختري ميشي كه فكر مي كني اونم تورو خيلي دوست داره و بعد از يك دوران عاشقي سخت بالاخره به خودت جرات ميدي و ميري خواستگاري دختره اما دختره يك سيلي آبدار مي زنه تو گوشت و ميگه بي ناموس من تو رو مثل داداشم دوست داشتم اما تو سو استفاده كردي و تو تا آخر عمر ديگه ازدواج نمي كني.
    تير : ازدواج موفقي خواهي داشت و در تمام دوران زناشويي بمعناي كامل كلمه زن ذليلي . تمامي كارهاي خانه از قبيل پختن غذا و شستن ظرفها و جاروب زدن خانه و شستن لباس بچه ها با تو هستش . خانومت هميشه با شيلنگ تو رو كتك مي زنه . اگه غذايي كه مي پزي بد مزه باشه زنت قابلمه رو به فرقت مي كوبه . مرداد : احتمالاً بختتو بستن به خواستگاري هر دختري كه ميري به هفته نكشيده يه خواستگار عالي واسش مياد و عروس ميشه . كم كم معروف ميشي به بخت گشاي دختراي ترشيده .
    فال ازدواج پسران مجرد!!!


    فروردين : 46 بار به خواستگاري ميري و جواب رد مي شنوي اما در 47 امين بار در حاليكه در اوج نااميدي هستي جواب بله رو ميگيري و در كنار همسرت سالها به خوبي و خوشي زندگي مي كني. ارديبهشت : تا يكسال ديگه با دختر مورد علاقه ات ازدواج مي كني اما هنوز به شش ماه نكشيده بينتون اختلاف مي افته و كار به طلاق مي رسه . دختره مهريه اش كه 3000 سكه طلا هستش رو اجرا مي زاره و تو به زندان مي افتي تو زندان معتاد ميشي و هرويين مصرف مي كني و بعد از چندسال تحمل سختي و رنج در گوشه زندان ميميري. خرداد : تا دو سال ديگه ازدواج مي كني و با يك دختر بسيار زيبا كه خيلي هم دوستش داري اما شب عروسي موقعي كه مي خواي بري رو تخت پات به لبه تخت گير مي كنه و مي افتي سرت مي خوره به پايه تخت و درجا ميميري
    خانمه به شوهرش پیامک میده:??????
    سلام عزیزم، اگه موافقی بریم خونه مامانم عدد “۱”
    و اگه میخوای بریم خونه مامانت


    سینوس ۲۳به توان ۷ تقسیم بر ۲/۷۶۳ ضربدر
    ۶۵۷
    رادیکال ۵ به توان ۲ تانژانت ۷۸۶ مبنای ۲۱” رو پیامک کن
    سلام جناب مهندس:redface:
    خوبین ان شاالله؟ امیدوارم همیشه دلتون شاد باشه

    بابت همه محبتاتون ممنونم:gol::gol:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا