یارانراد
پسندها
3,813

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﻣﺠﯿﺪ ﺳﻤﯿﻌﯽ :

    ﺁﺩﻡ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺍﻣﺎ
    ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ، ﭘﺎﯾﺒﻨﺪ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ، ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ
    ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺎﻟﺶ ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ، ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ
    ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻭ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻗﺎﺋﻞ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ
    ﻓﺮﯾﺐ ﻇﺎﻫﺮ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺭﯾﺪ
    ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻭ ﻋﻘﻞ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺭﻧﺪ
    ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ، ﻫﯿﭻ ﻣﯽ ﭘﻨﺪﺍﺭﻧﺪ
    ﺍﯾﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﻧﯿﺰ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
    ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ....
    ﺁﺩﻡ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺘﻢ
    ﺍﻣﺎ
    ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺍﻧﺪ، ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ
    ﺍﺯﻫﺮ ﺩﯾﻦ ﻭ ﺁﺋﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ
    ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺁﺋﯿﻦ ﻣﺬﻫﺐ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﺍﻩ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ، ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ
    ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑ. ﻪ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻭ ﻫﻢ ﮐﯿﺸﺎﻧﺸﺎﻥ، ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﮐﺎﻓﺮ ﻣﯽ ﺍﻧﮕﺎﺭﻧﺪ
    ﻓﺮﯾﺐ ﻇﺎﻫﺮ ﺧﺪﺍ ﺗﺮﺳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺭﯾﺪ !
    ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ، ﮐﺎﻓﺮ ﻣﯽ ﭘﻨﺪﺍﺭﻧﺪ
    ﺍﯾﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﻧﯿﺰ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
    ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺧﺪﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﻮﺑﻪ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ .....
    ﺁﺩﻡ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺘﻢ
    ﺍﻣﺎ
    ﺧﺪﺍ، ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭﺍﯾﯽ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ.
    تمام معنای این بودن را در قالب زندگی ریختم
    نمی دانم ظرف زندگی ام ترک داشت
    یا معنای بودن زیادی داغ بود
    که ناگهان
    ظرف جدا از هم شد و دستانم را سوزاند


    نمی دانم
    تو که تعبیر کننده ی زندگی همگانی

    بگو خطایم چه بوده؟

    بگو چه کنم ؟

    :(

    راستی

    به گمانم
    تو هم ظرفت ترک خورده

    می گویی کجا بندش زده ایی؟

    می خواهم اینبار خورشید را مهمان ظرف بند زده ام کنم

    راستی حالت چه طور است ؟
    دوست داشتن بی دریغ ادمها به من چیزهای زیادی اموخت
    اموخت برای هر دلی
    به اندازه ی پذیرش وخلوصش
    به انذازه ی درکش از دوست داشتن
    محبت کنار بگذارم
    به من اموخت ساده انگاربودن با دوست داشتن و ساده زیستن زمین تا اسمان فرق دارد
    به من اموخت هروقت دوست داشتنهایم جنس مالکیت گرفت
    انوقت معنای خودخواهی جایش می نشیند
    انوقت است که دلم سیاه می شود
    کدر می شود
    به من اموخت نود و نه درصد ادمها را باید دوست بدارم
    و یک درصد ادما ها یا یک ادم را به طور خاص تنها به طور خاص دوست بدارم
    به من اموخت
    گاهی اوقات اخم کردن پلک بستن سکوت کردن یا جواب صحیح و قاطع دادن به ادمها عین دوست داشتن است
    دوست داشتن نیروی بی کرانی است
    که در نه در معابر و خیابانهای شهر
    و نه در ترانه های روز و لبخندهای نمایشی ادمها
    که در قلب های ما که در پس گفتار صادقانه و نگاه پاک ما نهفته است
    دوست داشتن به من اموخت
    قبل از همه چیز بایدصاحب اصلی
    دوست داشتن ها را دوست بدارم
    تابتوانم
    معنای دوست داشتن را در یابم
    آنشرلي با موهاي قرمز رو يادتونه؟

    اين اصغرشونه با موهاي مشکي...

    اصغر در تکرار غريبانه ي روزهايت چه گذشت در کنار درياچه ي نقره اي!؟
    سلام ای جان
    جای منو گرفتین؟
    امیدوارم همیشه موفق باشین چشم چشم روی جفت چشام حتما
    ولی شمام باید اون خصلت رو به من بدین هااااا چون خصلت منو گرفتین هههه
    خدا کنه علی اقا همیشه به کار و زندگی و خوشبختی مشغول باشین
    مرسییییییی..... :)

    آن کس که مرا طلب کند، من را می یابد و آن کس که مرا یافت، من را می شناسد و آن کس که مرا شناخت، من را دوست می دارد و آن کس که مرا دوست داشت، به من عشق می ورزد آن کس که عاشقم شد من نیز عاشقش می شوم و آن کس که من عاشقش شدم،او را می کشم و آن کس را که من بکشم،خونبهای او بر من واجب است و آن کس که خونبهایش بر من واجب شد پس خود من خونبهای او می باشم
    سلامممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم علی اقای گل
    احوالتون چطوره؟
    چه خبرا؟
    چکارا میکنین؟
    تحویل نمیگیرین هاااااااا
    سلام علی اقای گل
    خوب هستین؟
    چه خبرا؟
    اشپزی دیگه محشر شد هااااا
    ههههه
    اصفهانیه چار تا مهمون می‌رسه خونه‌اش.
    خانمش چای درست می‌کنه، ولی می‌بینه شکر ندارند بریزند توی چای.
    می‌گه: خانوم، نگران نباش، من خودم درستش می‌کونم!

    چای‌ها رو تلخ می‌بره جلوی مهمونا می‌ذاره می‌گه:
    حج خانوم تو یکی اِز چایّا شیکر نریختس بیبینیم قِسمِتی کی می‌شِد دفعه بعد بریم خونه اون!

    هیچی دیگه، هر چهار تاشون چای رو تلخ می‌خورن، کسی هم صداش درنمیاد!
    (حالا ما یه معلم شیمی داشتیم اصفهانی بود. چندین بار واسمون گز و بستنی و شیرینی میاورد سر کلاسا. همشون این طوری نیستن ک)
    باحاله بازیش...
    موزیلا من میرم باز میشه
    شاید وی پی ان چیزی روشن باشه ارور بده
    وگرنه اوکیه لینکش
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا