یارانراد
پسندها
3,813

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • لینک بازیه عمو...
    عجیب که اجرا نمیشه
    باید استارت رو بزنی شروع کنی به بازی ...
    نه بارونم که بر صحرا ببارم

    نه ماهم سر به کوهستان گذارم

    چو شمعی نیمه جونم از غم تو

    بسوزم آهی از سینه بر آرم
    روزی حکیمی مشغول مکالمه با سیم کارت اعتباری خود بود .
    اما مکالمه چنان طولانی گشت که مریدان پرسیدند: ای حکیم چگونه است که شارژ سیم کارت شما تمام نمیشود پس از چندین ساعت گوهرفشانی؟
    حکیم لبخندی شیطان گونه زده و فرمود :
    از آن روی که من در فیس بوک یک (فیک اکانت) با نام (عسل جون) اختیار نموده و به وسیله ی آن ملت را شارژ ایرانسل تیغ همی زدمی!!
    و مریدان از فرط تعجب توان نعره و گریز به بیابان هم نداشتندی!!
    :biggrin:
    سلام عالی هست عالییییییییییییییییییییییییییییییییییی
    کجایین علی اقا دلمون تنگ شد هااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
    نگفتین اهاااااا این عکس ،شخص مورد نظر منه درسته؟
    سلام مرسیی عالیم بقول خودمون نمرم 10 حتی بالاتر
    میخوام خدمو عوض کنممممممممممممممممممممممممممممممم
    سلام

    °•~❤≈شعرخوانی رضوی ≈❤~•°به مناسبت میلاد امام رئوف علیه السلام
    :gol:
    تسبیح بافته ام ...
    نه از سنگ
    نه از چوب
    نه از مروارید
    بلور اشک هایم را به نخ کشیده ام
    تا برای شادمانیت دعا کنم</
    همیشه برای شاد نبودن دلیلی هست
    مثل یک جرف بد یا نابجا
    یا
    مثل یک دلیل بد
    مثل یک قطره خون که قطرات کاسه ایی را ناپاک می کند
    دلم می گوید
    دنبال این دلیل ها نباش
    کاش بتوانم از دل ذره شادی بیرون بکشم
    تا مو را از ماست مردم
    باتو سحن می گوییم
    با تو که که مخاطب من هستی
    نه هیچ فرمایشی هست نه هیچ اجباری
    تنها یکبار با

    انچشمهایت

    جشمهای زیبا همیشه ساده ات

    که پرسشگرانه می نگرند
    با دل و اندیشه ات
    کلمات من را بخوان
    ببین در این روزهای تنش
    من و تو را
    چه به خلق نیستی
    بیا سادگی را تصویر کنیم
    بیا ارامش را بسراییم
    دست های ما غوغا می کنید
    چهان را زیرو رو می کند
    پس این خاصیت بی نظیر را چرا در فلبها نهالی نکنیم تا محصولش نور باشد
    از کجی ها که می گویی من هم با خبرم دلت که از زمانه گله دارد دل من هم از زمانه خورد است
    حب بیا
    پناه یا سر پناهی بسازیم
    روبروی این گله روبروی این کجی ها
    سر پناهی گرم
    کمی فکر کن
    تنها کمی به کلمات من فکر کن
    صدای تنها و خسته ی من
    یارای شنوا کردن کردن این غربت را ندارد
    کمی به حرفهایم فکر کن
    .
    .
    .
    .
    بیا هم صدا شویم
    قطاري که به مقصد خدا ميرفت در ايستگاه دنيا توقف کرد..
    پيامبر رو به جهانيان کرد و گفت:
    مقصد ما خداست
    کيست که با ما سفر کند؟
    کيست که رنج و عشق را توامان بخواهد؟
    کيست که باور کند دنيا ايستگاهي است تنها براي گذشتن؟
    کيست که...
    و قطار همچنان بسوي خدا مي رفت.
    قرن ها گذشت اما از بيشمار آدميان جز اندکي بر آن قطار سوار نشدند.
    از جهان تا خدا هزار ايستگاه بود.
    در هر ايستگاه که قطار ميايستاد کساني سوار و پياده مي شدند.
    قطار مي گذشت و سبک تر مي شد زيرا سبکي قانون راه خداست.
    قطار به ايستگاه بهشت رسيد.
    پيامبر گفت:اينجا بهشت است مسافران بهشتي مي توانند پياده شوند.
    اما اينجا ايستگاه آخر نيست.
    مسافراني که پياده شدند بهشتي شدند.
    اما اندکي باز هم ماندند و قطار دوباره به راه افتاد.
    ....و بهشت جا ماند.
    آنگاه خدا رو به مسافرانش کرد و گفت:
    درود بر شما راز همين بود.آن که مرا ميخواهددر ايستگاه بهشت پياده نخواهد شد.
    آن هنگام که قطار به ايستگاه آخر رسيد ديگر نه قطاري بود و نه مسافري...........

    عرفان نظر اهاری
    این عکسی ک واسه پروفتون گذاشتین عکس خواهر زاده هستن؟
    همون ..... من
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا