MaRaL.arch
پسندها
9,298

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اخیه نازی انشاله که موفق باشی عزیزم
    تمرینات کجا بود مارال بابا من از روز نتایج تا الان تقریبا خط هم نکشیدم
    در تصاویرحکاکی شده بر سنگهای تخت جمشید هیچکس عصبانی نیست

    هیچکس سوار بر اسب نیست

    هیچکس را در حال تعظیم نمی بینید

    در بین این صدها پیکر تراشیده شده حتی یک تصویر برهنه وجود ندارد.

    این ادب اصیلمان است:

    نجابت

    قدرت

    احترام

    مهربانی

    خوشرویی
    سلام چطوری مهندس نیستی دلم برات تنگ شده خواستم سلام کنم
    همین ستاره های ک کنار اسمت به اسم فعالیت بهت میدن دیگه -- مدال داری فراوون شمامه هاااااااااا
    راستی مارال -- اینن همه ستاره و مربع واسه چته خووووووووووووووووو -- ی کمشو به من بدهههههههههههههههههههههه-- واقعا شب بخیر ;)
    عاشق فکرتم --- مثل خودمی ی جورایی حرف همو می فهمیم -- میدونی حجاب تن مهم ها اما ن به اندازه حجاب روح -- حجاب روح ی جسارت دروغ نگفتن غیبت نکردن - عصبانیتت وکنترل کردن - و... دوستت دارم -- خوابای رنگی ببینی- خواباییکه توی بیداری آرزوشون وداری -- و تعبیرش بشه واقعیت فردای زندگیت -- ی چیزی بالاترا از همین ;)
    وای مارال چقدر قشنگ گفتی آورین آورین :heart::heart::heart::heart::heart:
    من با دیدن عکست یاد ی دختر محجوب می افتم که همش فک میکنه چکار کنه !!!چکارن کنه !!!ی دختر محجوب متفکر -- ب میدونی عکس آدم روی ذهنیت آدم تاثیر میذاره -- هروقت از تو توخونه حرف میزنم ؛ وقتی کانکتم به مامان میگم: مامان انقدر محجوبه ک نگو --مامان میگه :مگه دیدیش!!!میگم نه عکسش نشانه شخصیتشه --- فک کنم اونم دوستت میدارد -- همین ;)
    قربونت برم -- تو هم بمب انرژی منیییییییی - یادته که بادیدن خطات و تصاویرت 3 شب شروع میکردم کارکردن --- شمامه به زبان کردی یعنی شیرین دوست داشتنی -- راستی مارال عکس آواتارم رو میبینی چ حسی پیدا میکنی ؟
    تو اندازه من زجر نکشیدی شده تا صبح خواب ببینی از درد پا نخوابی موهات بریزه اوه چی کشیدم الان ن عاشقم ن عاشق کسی میشم ادم اول باید انسان باشه یاد بگیره با طرفش چجوری حرف بزنه مهم نیست طرف مقابلش کی هر وقت احترام گذاشتی احترام میبینی
    برم بخوابم خیلی خستم
    ادم بدی نیستما
    با داداشم میخوایم ی دفتر واسه خودمون بزنیم هر وقت افتتاح شده ادرس وب سایتمونو واست میذارم ی نگاه کن
    شب خوش
    گفت واسه من ادم شده اسکل پلشت . خیلی بی تربیت حرف زد من اصلا اینجوری نمیحرفم.
    نمیخوام ب پدرش بگم چون میکشتش میخوام جراتمو نشونش بدم فقط کارتمو بهش میدم میگم ی کار خصوصی باهاتون دارم. خلاصه اگر فردا منو ندیدی حلالم کن
    شکت عشقی بودا مادرش در جریان بود اما پدرش ن گفتم میام درخونتون ب پدرت همه چیو میگم خیال میکرد خالی میبندم باور نمیشد خونشون فاصیه زیاد داره از خونه ما رفتم در خونشون خونسرد زنگ خونشون رو زدم کوشی رو برداشت گفت کی گفتم حسین اقا هستن بعد دیدم خواهرش اومد دم در گفت سرش درد میکنه خوابیده وای خودا چیکار کردم شانس اورد خواهرش منو نشناخت
    مارال وقتتو نگیرم باورت نمیشه امروز چیکار کردم بگم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا