sh85
پسندها
8,892

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • واو تبريكات صميمانه ما رو پذيرا باشيد كربلايي شهناز:d
    اون سفارشيه ما يادت نره ها ....خودتونو به اون راه نزن:d
    ممنونم شکر..
    بعله.. قدیما همه چیزش خوب بود.. نه هورمون رشدی به مرغا میزدن.. نه مواد شیمیایی که الان هست به این اندازه بود.. نه مریضی ها انتقدر زیاد بود که... (از 10 نفر 6تا سرطان داره) :دی و نه....... بووووووووووووووق و خیلی موارد دیگه.. حتی قدیمای باشگاه هم بهتر از حالا بود.. :دی
    هان؟؟؟؟؟؟؟؟ بله؟ امری بود؟؟؟ حرفی بود؟؟؟؟ قدیما می رفتن یه جایی قبلش در میزدن... یه آهانی.. اونی یاا.. یی چیزی میگفتن اما حالا دیگه حتی.. عجب دنیایی شده والا....:w00::w01:

    سلام عجیجم....:lol::love:

    نرگس:
    تو از قاسم چی میدونی ؟! فِک کردی قاتلِ ؟ قاچاقچیه ؟! دزده؟! آدمکشه؟! اونم برا این مملکت زحمت کشیده. تو که خوزستانی نیستی! جنگ که تموم شده برگشتی سر خونه زندگیت. ولی اون موقع تازه اول بدبدحتی ما بود. نه کار بود؛ نه آب بود؛ نه برق بود.
    ننه چرا از دامادت حرف نمیزنی؟! چرا خو نمیگی که یه تنه خرجی هممون رو میداد! فهمیدی با پسرات کاری ندارن خیالت راهت شد؟!
    مالک خوشحالی؟! مهدی راضی شدی؟ خو این آقا شهادت میده توهم آزاد میشی .
    شما که قاسم رو میشناسین! بگین قاسم چنتا شغل عوض کرد! ننه یادته وقتی شاهین رو زائیدم قاسم چه حال و روزی داشت؟! یه آمپول نبود که به این بچه بزنه! اگه بود الان سالم بود!
    تو خیال کردی قاسم برای خوشگذرونی و عیاشی میخواد بره اونور آب؟! اون وقت که وقتِ خوشگذرونیش بود تو آبادان کنار جاده آب میفروخت؛ حمالی می‌کرد! به خدا ما چیز زیادی نخواستیم. گفتیم بریم تو یه جزیره که سرمون تو لاک خودمون باشه. کار باشه؛ امنیت باشه .. آب باشه ..
    چرا همتون خفه شدین خو؟! نترسین کسی با شما کاری نداره! فقط قاسمِ اعدام میکنن.
    شما همتون آزادین... خوش به حالِ غیرتتون ..

    ارتفاع پست
    سلام
    یک پست برای تایید دارم اگر میشه تایید کنید
    تالار مهندسی برق بخش نرم افزار
    سپاس
    خواهشششششششششششششششششششششش
    دارمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
    نکاتی آموزنده و مفید واسه آقا پسرای عزیز باشگاه!!! (نامه مادر به پسرش)
    جایی هست که دیگه کم میاری ...
    از آمدنها ،رفتن ها ،شکستن ها ...
    جایی که فقط می خوای یکی باشه
    یکی بمونه
    نره ،واسه همیشه کنارت باشه ...
    من الان اونجام ...! تو کجایی ...؟

    حرف‌هائی هست برای نگفتنو ارزش عمیق هر کسی
    به اندازه‌ی حرف‌هائی است که برای نگفتن دارد!
    و کتاب‌هائی نیز هست برای نـنوشتن
    و من اکنون رسیده‌ام به آغاز چنین کتابی
    که باید قلم را بـِکـَنم و دفتر را پاره کنم
    و جلدش را به صاحبش پس دهم
    و خود به کلبه‌ی بی در و پنجره‌ای بخزم
    و کتابی را آغاز کنم که نباید نوشت!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا