vooroojak khanoom

vooroojak khanoom

کاربر ممتاز
عضو جدید 35 از دیار میرزا کوچک خان ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡
عضویت
آخرین بازدید
ارسال ها
745
پسندها
3,561
امتیاز
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • Shahab
    هووووم نپرس بد نبود ولی خوبیم نبود
    تو ماهی نه منننننننننننن
    خو باااشه اوهوم راس میگی[IMG]
    باسه شیطونیام؟؟؟ ینی باسه خودم نه؟:(
    میسی میسی خوبم ...خودت خوفی؟ خوش میگذره؟چیکا میکنی این روزا؟
    Shahab
    سیلام سیلام الهه صدتا سیلااام الههبیبینید کی اووومده واااااای هووووورا[IMG]
    تو خوبی؟ من خوبم تو رو دیدم عالی شدم[IMG]
    اوووهوم دیروز خیلی بودم ولی نیووومدی ولی خو خدا رو شکر الان اومدی
    نه من غلط بوکنم حرف دربیارم:cry: خو دلتنگ شده بودیم دییه ببخشید اگه چیزی گفتم:redface:
    sarmashigh
    گاه غروب، خونِ دل آســمان ببیــــــن
    اندوه نشستگان،تیرگی ابراز می‌کنند
    آذر ستاره ای نشـان کرد و لب گشود
    آتش گرفتگانِ شب ، اعجـاز می ‌کنند
    negin:-
    بیایید این بار در محرم زنجیر نزنیم

    بلکه زنجیری را از پای گرفتاری باز کنیم

    سینه نزنیم

    سینه دردمندی را از غم و آه پاک کنیم

    اشک نریزیم

    اشکی از چهره مظلوم و یتیمی پاک کنیم

    آن وقت با افتخار بگوییم :

    " السلام علیک یا اباعبدالله الحسین "

    ناییریکا
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/415970-تبلیغات-خلاقانه-و-جالب-شرکتAT-T
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/415973-تصاویری-از-تابوت-های-عجیب-و-غریب
    Shahab
    سلام الهه کوشی؟؟؟ من بعد از سه روز اومدم ولی تو انگار از اون شب به بعد رفتی...کجایی اخه...این همه من اومدم فک کن حالا تو نیستی :cry:
    AH1365
    صبورم اما ...
    به خدا دست خودم نيست اگر مي رنجم
    يا اگر شادي زيباي تو را به غم غربت چشمان خود مي بندم
    من صبورم اما ...
    چقدر با همه ي عاشقيم محزونم ! وبه ياد همه ي خاطره هاي گل سرخ
    مثل يک شبنم افتاده ز غم مغمومم
    من صبورم اما ...
    بي دليل از قفس کهنه شب مي ترسم
    بي دليل از همه تيرگي تلخ غروب و چراغي که تو را از شب متروک دلم دور کند
    من صبورم اما ...
    آه ...
    اين بغض گران صبرچه ميداند چيست
    AH1365
    روزى مجنون از روى سجاده ى شخصی درحال نمازعبوركرد،مرد نماز را شكست و گفت: مردك من در حال راز و نیاز با خدا بودم، تو چگونه این رشته رابریدى؟مجنون لبخندى زد وگفت:من عاشق دخترى هستم تو را ندیدم، تو عاشق خدایی و مرادیدى!
    3ina
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/415773-سرنوشت-شخصیت-های-کارتونیمون?p=5731177#post5731177
    Mute
    عکسهایی از تصادفات جالب
    عکسهایی از عجیب ترین مجسمه های سراسر جهان
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا