@ RESPINA @
پسندها
3,884

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • فایده ی این عکس ها چیست
    اگر صدای در شنیده نشود
    اگر تو کفش هایت را درنیاوری
    اگر مادرم کنار سماور ننشیند
    و اگر من نگویم اسمش فروغ است
    فایده ی این عکس ها چیست
    اگر پنجره و پرنده همقافیه نشوند
    اگر سکوت، ساعت را نشکند
    و اگر تو نگویی دیرم شد
    و اگر من نگویم
    این بار به جای روسری
    برایت گوشواره می خرم
    تنهایی،

    صدایِ آکوردئونی ست

    که هیچوقت نمی فهمیم

    از کجایِ خیابان می آید.
    اینجا برای از تو نوشتن مرا کم است
    دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است
    اکسیر من نه اینکه مرا شعر تازه نیست
    من از تو مینویسم و این ماجرا مرا کم است
    سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
    در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است
    تا این غزل شبیه غزلهای من شود
    چیزی شبیه عطر حضور شما کم است
    گاهی تورا کنار خود احساس میکنم
    اما چقدر دلخوشی خوابها کم است
    خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست
    آیا هنوز آمدنت را بها کم است



    :w21:
    سلام بر شاعر شبگرد باشگاه، :gol:
    چطوری حمید جان، خوب و خوشی؟ اوضاع به راهه؟ ممنون بابت شعرایی که میذاری و حال و هوای بی حال پروفایل من رو سر جا میاری.
    رونمایی از باحال ترین عکس جهان در دانشکده هنر دانشگاه missuri!!!!!!!!!!
    دوستان بفرمایید تو تولده یه فرشته ی زمینیه........تولده جین ایر جونه............
    وقتی طنین صدای اسمانی تو در زیبا یی شب های تیره و تار سایه می افکند
    تو ای نغمه پرداز گشوده بال اسمان تنهایی من خبر نداری که من چشم به دنبال تو دارم
    نمی دانی که گوش من چه سان در زیر درختان غرق شنیدن صدای اسمانی تو شده است.
    تو به من خندیدی
    و نمی داننستی من به چه دلهره از باغچه همسایه
    سیب را دزدیدم
    باغبان از پی من تند دودید پسیب را دست تو دید
    غضب الود به من کرد نگاه سیب از دست تو افتاد به خاک..
    دل در خیال خام رسیدن به نور بود
    ای شب! مجاب سفسطه ات ناگهان شدم

    من همچنان کبودی بالم نرفته است
    مردم! دوباره هم هدف سنگتان شدم
    همان کبوتر شکاک پر، که دل دل کرد
    مرا میان زمـیـــن و کلاغها ول کرد
    چقدر قشنگ بودش حمید جان ..عجیب با این شعر حال کردم من مخصوصا این قسمتش
    نيست رنگي كه بگويد با من
    اندكي صبر ، سحر نزديك است‌:
    هردم اين بانگ برآرم از دل:
    واي ، اين شب چقدر تاريك است‌!
    .
    .
    دمت گرم

    هر روز نبودنت را بر دیوار خط کشیدم
    ببین این دیوار لامروت دیگر جای خط کشیدن ندارد
    خوش به حال تو که خودت را راحت کردی
    یک خظ کشیدی
    تنها
    روی من
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا