هوم! 
-
همینطوری...
هی...
قابل شوما رو نداره:دي
مخلصيم:ديييي
ممنونم امیدوارم شما هم خوب باشید
به به ببین کی اینجاست
سلام خانم مهندس
من باید برم رها خانومیه گل. از هم صحبتی باهات خوشحال شدم.
شبتون خوش.
نه عزیزم. به شما بیشتر میاد. ما انگار قراره همین الهام بمونیم.
پس سلیقه ی خوبی دارید. روز اولی که داشتم ثبت نام میکردم زدم رها. اما نشد. آخه شما زرنگتر از من بودید.
بهتون تبریک میگم بابت اسم زیباتون
متشکرم. من عاشق اسم رهاام. معرکس.
چه عکس قشنگی. خوبید رها خانومی؟
فک کردی خونه خاله هستش اینجا، پروفت رو بستی، نه واسه من...واس بقیه...سیاه زشت:دی
من هیچ موقع این کلمه را یاد نمی گیرم :دی
الان جای ستی خالی که بگه چقدر نوستالوژی (یه همچین مایه هایی :دی )
ما خودمون تو خونه درست می کردیم
آخ چه بساطی بود
آخرش یه تیکه خمیرم می دادن دست ما تا باهاش واسه خودمون شیرینی درست کنیم ، تو کار اونا دخالت نکنید
نمی دونم چرا شیرنی هایی که ما درست می کردیم جای زرد قهوه ای می شد :دی
آخ یادش به خیر
این جودی که خدا بود
من یادمه یه سال عید می ذاشت
بعدش هم که تموم می شد خان دایی جون و می ذاشت (خان دائیی جونه منه ، خوشکل مو مشکیه وقتی که عصبی می شه لنگه کفشو در می یاره :دی )
اون سال عید ما را اجازمون گرفتن از مدرسه ،همه خانواده دسته رفیتم اصفهان
یادمه همه می نشستیم پاش ، صبحا شیرینی های عید را می خوردیم یواشکی
آخر شب سر این کلوچه نخودای خدا خوب کرده ، دلدرد می گرفتیم جراتمون هم نمی شد بگیم که دلمون درد می کنه
چون دو طرفه دعوا می شدیم
من اصلا هیچ موقع نتونستم با اونا کنار بیام
خیلی زیادی مهربون بودن
زندگیشون یکنواخت بود
همش عشخ ، صفا ، صمیمیت
ولی این خواهر دکستر یک زندگی پرهیجانی داشت
آی من از این مهربون بازیای هایدی زورم می گرفت ،آی زورم می گرفت :دی
ولی آنشرلی دوست داشتم
موهامم دو گیسه می کردم بچه ها تو مدرسه بهم می گفتن آن شرلی :دی
یعنی کارتونه خداست
فقط باید نگاه کنید و با تمام وجود لذت ببرید
ما بچه بودیم این مادرمون در تلاش بودن ما را با فرهنگ غرب و زبان بیگانه پیوند بدن
کارتون هم می خواستیم نگاه کنیم می زدن این کارتون نتورک که مثلا کارتون انگلیسی ببینیم زبانمون پیش بره
منم که بچه زبونش نمی فهمیدم فقط خرابکاری های دختره را یاد می گرفتم
و از اون لحظه بحرانی در زندگی من بود که این شخص الگوی زندگی من شد
درخت قطع شد
قناری سکوت کرد و دو پر خود را به معنای ازادی بلند کرد
ماهی در آب گریه کرد
کفشدوزک دیگر کفش ندوخت
پرنده نازا شد و دیگر تخم نداد
پروانه حال پریدن نداشت
موش کور لیزر کرد و از آن پشیمان شد چون توانست دنیا را ببیند
ول...
ایشون یکی از الگو های زندگی من بودن
خوبی شما
سلام رها جون خوبید خسته نباشید
ممنون
مرسی از جوابتون تشکرات غیر فعالن وگرنه حمل بر بی ادبی نگیرید
این دو استاد هردو این ترم طرح4 دارند دانشکدمون خواستم با دید بازی انتخاب کنم
از خود بچه های اونجا اطلاعات گرفتم احتمالا شما اونجا دارید ارشد(پایداری؟!)میگیرید
بازم ممنونم از کمکتون
موفق باشید
حالا جدا حال کردی پیشگویی رو
تازه یه رب دیگه دنیا نابود میشه
از من گفتن بود
تو هم باور نکن -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
