شادی_1
پسندها
1,471

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • میگم با این حساب اینجوری پیش بری شکنجه گر میشی:دی
    زن خوب نیست زیاد محکم باشه ....این جوری اخلاق هارو بزارید به عهده اهلش:دی
    نه کاملا معلوم هست شما فعالین...از فعالیت شما منم فعال شدم:دی
    حالا تکراری بودن اون تاپیک به کنار ...میگم شما مگه دختر نیستی چجوری دلت اومد اون تاپیک رو بزنی.....حال خودت بد نشد ...نه خدایی:دی
    نه بابا من هر وقت بیام کارم همینه:دی
    بله متوجه عنایاتتون به تالار شدم:دی
    زن که باشی
    درباره‌ات قضاوت می‌کنند؛
    در باره‌ی لبخندت
    که بی‌ریا نثار هر احمقی کردی
    درباره‌ی زیبایی‌ات
    ......که دست خودت نبوده و نیست
    درباره‌ی تارهای مویت
    که بی‌خیال از نگاه شک‌آلوده‌ی احمق‌ها
    از روسری بیرون ریخته‌اند
    درباره‌ی روحت، جسمت
    درباره‌ی تو و زن بودنت، عشقت، همسرت
    قضاوت می‌کنند
    تو نترس و زن بمان
    احمق‌ها همیشه زیادند
    نترس از تهمت دیوانه‌های شهر
    که اگر بترسی
    رفته رفته
    زنِ مردنما می‌شوی
    سلام دوست عزیز
    خوشحال میشم شرکت کنید

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/276578-چرا-ما-محکوم-به-مانتو-پوشیدنیم!-فمنیستاش-بیان-تووووو...?p=3660287#post3660287
    با سلام خدمت دوست عزيز
    يه مقاله مي خواستم به زبان اصلي در مورد جوشکاري با ترجمه فارسي در حدود 3 صفحه ،گفتن از شما راهنمايي بگيرم ممنون مي شم کمکم کنيد.
    aminmanoto@yahoo.com
    :گل:
    سلام
    ممنون درخواستمو پذیرفتی
    امیدوارم دوست خوبی باشم
    زه من هرآنکه او گفت چو دل به سینه نزدیک
    به من هر آنکه نزدیک ازو جدا جدا من
    ستاره ها نهفتند در آسمان ابری
    دلم گرفته ای دوست
    هوای گریه بامن
    هوای گریه بامن
    · من تو را دوست دارم.. دیگری تو را دوست دارد.. دیگری دیگری را دوست دارد.. و این چنین است که ما تنهاییم.. · وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است · دل های بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند · اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است · اکنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به...
    مگر نه اشک، زیباترین شعر و بی‌تاب ترین عشق و گدازان‌ترین ایمان و داغ‌ترین اشتیاق و تب‌دارترین احساس و خالص‌ترین گفتن و لطیف‌ترین دوست داشتن است که همه، در کوره یک دل، به هم آمیخته و ذوب شده‌اند و قطره‌ای گرم شده‌اند، نامش اشک؟ مذهب،اگر پیش از مرگ به کار نیاید،پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد
    روحی که در درد پخته می شود آرام می گیرد. احساسی که در هیچ گوشه ای از هستن آرام نمیتواند یافت ، آرام میگیرد . کسی که میداند کسی از راه نخواهد رسید به یقین می رسد . غم هنگامی بی آرامت می کند که دلواپس شادی هم باشی، آرامش غمگین! سکوت بر سر فریاد . سکونت گرفتن در طوفان !
    ما حق نداریم دوشیزه “مشین” را بشناسیم که در اشغال پاریس به وسیله‌ی نازی‌ها، از سنگر “نهضت مقاومت فرانسه” ضربه‌هایی چنان کاری بر ارتش هیتلری زد که دوبار، غایبانه، به مرگ محکوم شد، و با اینکه خود یهودی است، انسان بودن و آزادی را در اوجی می‌فهمد که اکنون، در صف فدائیان فلسطینی، علیه صهیونیسم می‌جنگد!…
    یکی چهره‌ی زن سنتی است و مقدس‌مأب. یکی چهره‌ی زن متجدد و اروپایی‌مأب، که تازه شروع به رشد و تکثیر کرده است. و یکی هم چهره‌ی فاطمه و زنان “فاطمه‌وار”، که هیچ شباهت و وجه مشترکی با چهره‌ای به‌نام زن سنتی ندارد.
    سیمایی که از زن سنتی در ذهن افراد وفادار به مذهب در جامعه‌ی ما تصویر شده است، با سیمای فاطمه همان‌قدر دور و بیگانه است که با چهره‌ی زن مدرن…
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا