b A N E l
پسندها
202

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • بنلی اصلا شکلکهاتو میبینم قنچ میرم ..از کجا میاری اینقدر با حوصله و با سلیقه ..مرسی ...هوم ....
    هاه ؟ بنللللللللللللللل نههههههههههههه...الان که من اومدم 72 ساعت از اخرین فرصتت گدشته پس دیکه الان یعنی ....
    بابا تازه قراره نمایشگاهو کاره فرهنگی کداشته بودیم ...تازه میخاستیم ببنیمت که ...حیف شد ...خیلی .
    همزاااااااااااااااادي اذيت نكن ديگهههههه :w00: حالا من هيچي جان مجيد بيا !!! :D

    آخه همچين سلامتي هم كه نداريم همه رواني شديم تو اين مملكت
    آخی بنل!.. من اون پیامتو که گفتی 1000 تا آرزو داری الان دیدم:w09:.. یه عالمه ببخشید:redface:
    خب حالا بی معرفت خودتی..باز آبرو منو نبر:w05:...همه فهمیدن چشام نمی بینه:w04:
    خوبم.. تو خوبی؟

    زندگی بر وفق مراده؟:w16:... خب خداروشکر ( من بای دیفالت فرض کردم که جوابت اره میباشه:D)
    مقسي من كه خوبم مجيدو نميدونم! :w25:

    ايول يعني ممكنه به ما هم سر بزني؟ :w11:

    خبري نيس ، سلامتي بدبختي
    بنل اون چیه داری تو دست میچرخونی ؟:d
    همچین یاده بچه جوادای دهه 10 که سره کوچه وایمیستادن افتادم
    بیا بنل جان ..اینم برنامه که میگفتم جور شد ...همزادی ((مجید)) برنامه نمایشگاه ترتیب داده ....
    وای خدا خیرت بده این اسمه همزادیت همچین داستانی شده بود انگاری کشفش کردی..[IMG]بعضی وقتا میگفتم نکنه طفلکی اسم نداره ...[IMG]
    خوبی ؟
    آخرين فعاليت: 3 ساعت پيش

    اوه ماي گاد :eek:

    دروووووود همزادي جونم خوبي؟
    نمايشگاه كتاب نمياي؟ :redface:
    عجب!

    بنل چشمم روشن.. 24 ساعت فرصت بهت میدم با زندگی خداحافظی کنی

    بعد 24 ساعت یه طناب محکم هم با خودت بیار، از سقف آویزونت کنم..

    .
    اوخ .....یادم باشه ..هیچوقت تو خوردن با تو شریک نشم ...طفلک..سوء تغذیه نگیری اینقده کم خوراکی .....
    باشه بنلی ...تو برنامه بعدی که با برو بچ ریختیم ...همزادیت که همیشه پایس تو هم بیا ..شیرینیشم رو چشم ....دختر خاله هم میادا ...بیا ...
    تو تکذیب نمیتونی بکنی چون همه چیز کتبیه و مهرو موم شده ....نمیتونیییییییییییییییییییییییی.....حیف شدی پسر خوبی بودی بنل جان ...
    هفت سينتو چرا پر پر كردي؟! :d
    بنل بابا كجايي تو؟ چرا انقدر نيستي؟ (تازه چيز* هم ميكني؟ خجالت نميكشي؟!)
    سال نو توام مبارك حتي عيدتم ميتونه مبارك باشه روش فك كن![IMG] :d

    چه ويژگي؟! :d
    چيز*: يه چيزيه شبيه اينكه نمياي و طلبكاري..يا مياي اما من نميبينمت.. يا يه همچين چيزي! :d )
    من نه عاشق بودم
    و نه محتاج نگاهي که بلغزد بر من
    من خودم بودم و يک حس غريب
    که به صد عشق و هوس مي ارزيد

    من خودم بودم و دستي که صداقت مي کاشت
    گرچه در حسرت گندم پوسيد
    من خودم بودم و هر پنجره اي
    که به سرسبزترين نقطه بودن وا بود
    و خدا مي داند
    بي کسي از ته وابستگي ام پيدا بود

    من نه عاشق بودم
    و نه دلداده به گيسوي بلند
    و نه آلوده به افکار پليد
    من به دنبال نگاهي بودم
    که مرا از پس ديوانگي ام مي فهميد

    آرزويم اين بود
    دور اما چه قشنگ
    که روم تا ته باغ
    و شوم چيره به شفافي صبح
    با خودم مي گفتم
    روشني نزديک است
    تا دم پنجره ها راهي نيست
    من نمي دانستم
    که چه جرمي دارد
    دستهايي که تهي ست

    من چه خوشبين بودم
    همه اش رويا بود
    و خدا مي داند
    سادگي از ته دلبستگي ام
    پيدا بود...
    جدی ؟ ای پسل بد ادم همزادیشو نگران میکنه اخه ....
    هان ...این قسمت صدا نیومد ....شیرینی چی چی ...وای بنل جون باید برم ..حالم همچین خوب نیست ....بعدا بوگو منظورت چی بود ....
    وای وای ارغی بیاد عاشق طوفان بپا کردنشم ....حیف نیومد ....
    نه .من رفتم کلا دوست دارم پشت وقتی خالی میکنم بعدش ببنم چه اتفاقاتی میوفته ...
    منم خوشحال شدم که بودی بنل جان ...
    جدی ؟ پس شایعه بود احتمالا .:w24:..اره فکر کنم همزادی پشت سرت شایعه ساخته بود بعدا حالشو میگیریم ...
    اوهوم ...همچین خدا قبول کنه ازم اره ....
    هان ارغی ؟؟؟ چه میدونم والا به ما که مدام میگه دلس دارم یک عالمه ..یعنی مارو میپیچونه ...اوم...باید سر در بیارم ببنم قضیه چیه ....منم که ساده هرچی میگه باورمه ...
    نه بزار بدونه ما میدونیم میزینم تو سردرش اتفاقا که ببینه ..[IMG]
    خدا رو شکر ..همین سلامتی خیلی عالیه ...انگاری مدتی بود که کمی ناخوش احوال بودی ..الان خوشحالم که میگی سلامتی ...اشاله همیشه سالم و تندرست باشی .....
    منم هستم مشغوله زندگی و کارهای روزمره......دختر خاله شوما که دیگه خودشو کشته ....نه والا من تحمل اونو ندارم این همه درس بخونم ..
    سلااااااااااااااااااااااااام پسر خاله ارغی جون ...
    خوبی ؟من هم خوبم بنل جان ....چه جالب که اینجایی ؟ [IMG]
    چه خبرا ؟ چطوری ؟ خوشحال شدم که بودی ....تعطیلات خوش گدشت ؟؟[IMG]
    تو همه راز جهان، ريخته در چشم سياهت
    من همه محو تماشاي نگاهت

    يادم آيد، تو بمن گفتي :
    از اين عشق، حذر کن !
    لحظه اي چند بر اين آب، نظر کن
    آب، آيينه عشق گذران است
    تو که امروز نگاهت به نگاهي نگران است
    باش فردا، که دلت با دگران است
    تا فراموش کني ، چندي ازين شهر سفر کن !

    با تو گفتم :
    حذر از عشق ؟
    ندانم
    سفر از پيش تو ؟
    هرگز نتوانم

    اشکي از شاخه فرو ريخت...
    مرغ شب ناله تلخي زد و بگريخت!
    اشک در چشم تو لرزيد
    ماه بر عشق تو خنديد
    يادم آيد که دگر از تو جوابي نشنيدم

    پاي در دامن اندوه کشيدم
    نگسستم.. نرميدم
    :surprised:
    همینم مونده دو روز دیگه پروفایلمو بخاطر اشاعه فرهنگ مخرب اعتیادو اینا قفل کنن..تازه عکسشم گذاشته:D

    استغفرااا...:razz:

    تو پروفایل خودت شعرای لطیف میذاری تو پروفایل ما شعرای مهتادی:razz:.. من میدانم با تو
    چای با طعم خدا محشر بود بنل..یه عالمه ممنونم..خیلی عالی بود..:w30:

    بازم از این کتابا داری:w05:..اگه داشتی حتما واسم بذار...درس که نمیخونم..بشینم از این شعرا بخونم:w05:

    ...
    درباره اون اسم ها هم..خب چرا ماله منو چپر چلاق نوشتی:w04:..چیه هرکدوم یه شکلک درمیاره..:w00:

    اسم خودت با اونهمه برق زدنو قلبو اینا بازم آش دهن سوزی نشده:w12:..زشته:razz:
    هزار و یک اسم داری و من از آن همه اسم ((لطیف)) تو را دوست تر دارم که یاد ابر و ابریشم و عشق می افتم . خوب یادم هست از بهشت که آمدم ، تنم از نور بود و پر و بالم از نسیم . بس که لطیف بودم ، توی مشت دنیا جا نمی شدم . اما زمین تیره بود . کدر بود ، سفت بود و سخت. دامنم به سختی اش گرفت و دستم به تیرگی اش آغشته شد . و من هر روز قطره قطره تیره تر شدم و ذره ذره سخت تر.
    حالا تنها یادگاری ام از بهشت و از لطافتش ، چند قطره اشک است که گوشه ی دلم پنهانش کرده ام ، گریه نمی کنم تا تمام نشود ، می ترسم بعد از آن از چشم هایم سنگ ریزه ببارد.
    یا لطیف ! این رسم دنیاست که اشک ، سنگ ریزه شود و روح ، سنگ و صخره ؟ این رسم دنیاست که شیشه ها بشکند و دل های نازک شرحه شرحه شود؟
    وقتی تیره ایم ، وقتی سراپا کدریم به چشم می آییم و دیده می شویم ، اما لطافت هر چیز که از حد بگذرد ، ناپدید می شود.
    یا لطیف ! کاشکی دوباره ، تنها مشتی از لطافتت را به من می بخشیدی تا من می چکدیم و می وزیدم و ناپدید می شدم ، مثل هوا که ناپدید است ، مثل خودت که ناپیدایی ... یا لطیف !
    مشتی ، تنها مشتی از لطافتت را به من ببخش ...
    اورین :دی
    علیک سلام:child:..مرسی خوبم..من همیشه ارغوانیم:w12:
    تو خوبی؟
    بنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل خیلی خیلی خیلی پیامت خوشگل بود:w42:

    یـــــــــــــــــــــه دنــــــیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا ممنــــــــــــــــونم:w27:

    پـسرخــــاله مــــــــــــهربــون خـــــــــودمـــــی:w40:

    .
    .
    .
    بنل!..تو ساعت 5 6 صُب اومده بودی باشگاه؟ :w09:

    ثانیه های زندگی تو هم پر از شادی باشه:w32:
    عهههه بنل اومده:w42:

    مرسیییییییییییییییییییییی
    :w23:
    خبر خاصی نیست....زندگی و اینااااا،مثل همیشه.... تو خوووبییی؟؟؟؟:w42:
    عهههه بنل اومده:w42:

    مرسیییییییییییییییییییییی
    :w23:
    خبر خاصی نیست....زندگی و اینااااا،مثل همیشه.... تو خوووبییی؟؟؟؟:w42:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا