vinca
پسندها
4,336

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • منع مهر غیر نتوان کرد یار خویش را
    هر که باشد، دوست دارد دوستار خویش را

    هر نگاهی از پی کاریست بر حال کسی
    عشق می‌داند نکو آداب کار خویش را

    غیر گو از من قیاس کار کن این عشق چیست
    می‌کند بیچاره ضایع روزگار خویش را

    صید ناوک خورده خواهد جست، ما خود بسملیم
    ای شکار افکن بتاز از پی شکار خویش را

    با تو اخلاصم دگر شد بسکه دیدم نقض عهد
    من که در آتش نگردانم عیار خویش را

    بادهٔ این شیشه بیش از ساغر اغیار نیست
    بشکنیم از جای دیگر ما خمار خویش را

    کار رفت از دست ،وحشی پای بستی کن ز صبر
    این بنای طاقت نااستوار خویش را
    مرسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

    متن شعرت فوق العاده بود ممنون


    ممنون از در خواست دوستیتون و امیدوارم دوست های خوبی برای هم باشیم
    ممنون از در خواست دوستیتون و امیدوارم دوست های خوبی برای هم باشیم
    ممنون از در خواست دوستیتون و امیدوارم دوست های خوبی برای هم باشیم
    چه خوش باغیست باغ زندگانی
    گر ایمن بودی از باد خزانی

    چه خرم کاخ شد کاخ زمانه
    گرش بودی اساس جاودانه

    از آن سرد آمد این کاخ دلاویز
    که چون جا گرم کردی گویدت خیز

    چو هست این دیر خاکی سست بنیاد
    به باده‌اش داد باید زود بر باد

    ز فردا و زدی کس را نشان نیست
    که رفت آن از میان وین در میان نیست

    یک امروز است ما را نقد ایام
    بر او هم اعتمادی نیست تا شام

    بیا تا یک دهن پر خنده داریم
    به می جان و جهان را زنده داریم

    به ترک خواب می‌باید شبی گفت
    که زیر خاک می‌باید بسی خفت
    :gol: :gol: :gol:
    ما آبشیرین کن و پارک شغاب .......................تا پیست اومدیم شما اسمتون چیه
    سلام شرمنده بخدا چون سر کارم یه کم طول میکشه جواب بدم عکسا خیلی جالب بود ساحلی رفته بودین
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا