certine
پسندها
26

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اکنون هزاران سال از میلادِ مسیح گذشته است و سیاهی شب هنوز هم ستاره های دنباله دارش را به صلیب می کشاند،
    و صدای شیرین آزادی، همچنان زیر لب های به ارسات کشیده انسان، زمزمه خواهد شد؛
    تا آن زمان که حضور عیسی مسیح،
    در تمامی قلب های منتظر ظهورش احساس شود!
    سلام محمد جونمی ، حالت خوبه؟؟؟
    کجایی ، نیستی دیگه ، با منم قهری گل پسر؟!!!
    سلام محمد جونمی ، حالت خوبه؟؟؟
    کجایی ، نیستی دیگه ، با منم قهری گل پسر؟!!!
    علي در عرش بالا بي‌نظير است علي بر عالم و آدم امير است
    به عشق نام مولايم نوشتم چه عيدي بهتر از عيد غدير است؟
    عيد غدير بر شما مبارک
    از به نفر ميپرسن چرا كوچه تون اسفالت نشده؟
    ميگه: بسم الله رحمن رحيم با سلام خدمت بينند گان عزيز وپرسنل محترم شهرداري و مقام معظم رهبري و خانواده محترم شهدا وايثارگران من مال اين كوچه نيستم :D
    آره باشه !
    اکشال نداله! :دی
    تو برو بخون بابایی !
    فعلا
    :w11:
    نیگاااا !!!
    قربون بله گفتنش بره خاله ! :D
    منم دلم واسش تنگیده بود
    سلاااام محمد جان
    خوفی تو؟
    قابل تو رو نداله
    آخیییییی
    گذاشتیش مهد؟ دلتنگی نتنه واسه من ! :D
    آرایشگر و ادای نذر!

    در لوس آنجلس آمریكا، آرایشگری بود که نذر كرد اگر بچه‌دار شود، تا یك ماه سر همه مشتریان را به رایگان اصلاح كند. بالاخره خدا خواست و او بچه‌دار شد! روز اول یك شیرینی فروش ایتالیائی وارد مغازه شد. پس ازپایان كار، هنگامیكه قناد خواست پول بدهد، آرایشگر ماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه‌اش را باز كند، یك جعبه بزرگ شیرینی و یك كارت تبریك و تشكر از طرف قناد دم در بود. روز دوم یك گل فروش هلندی به او مراجعه كرد و هنگامی كه خواست حساب كند، آرایشگرماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه‌اش راباز كند، یك دسته گل بزرگ و یك كارت تبریك و تشكر از طرف گل فروش دم در بود. روز سوم یك مهندس ایرانی به او مراجعه كرد. در پایان آرایشگرماجرا را به او گفت و از گرفتن پول امتناع كرد. حدس بزنید فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه‌اش را باز كند، با چه منظره‌ای روبروشد؟ فكركنید.
    .
    .

    .
    .
    .
    چهل تا ایرانی، همه سوار بر آخرین مدل ماشین، دم در سلمانی صف كشیده بودند و غر می‌زدند كه پس این مردك چرا مغازه‌اش را باز نمی‌كند !
    محمد جان من رشتم کامپیوتره اصلا نقشه مقشه تو کار ما نیس که! :دی
    ببخش نمیتونم کمکی کنم
    راستی مرس که به یادمی
    از محمد کوچولو چه خفر؟!! :دی
    به خار زار جهان ، گل به دامنم ، با عشق
    صفای روی تو ، تقدیم می کنم ، با عشق
    درین سیاهی و سردی به سان آتشگاه
    همیشه گرمم ، همیشه روشنم با عشق
    همین نه ، جان به ره دوست می فشانم شاد
    به جان دوست ، که غمخوار دشمنم با عشق
    به دست بسته ام ای مهربان نگاه مکن
    که بیستون را از پا در افکنده ام با عشق
    دواز درد بشر یک کلام باشد و بس
    که من برای تو فریاد می زنم با عشق:gol:
    سلام پسمل خوف ، من که خیلی خیلی دلم واست تندیده!!!
    شتولی؟خوفی؟!!
    لوزدال به تامه!!!!!!!!!
    لیستمو داشته باش.......

    تو هی افزایش بده.................

    اما من......................

    واقعا که............

    مهم نیست..................................................................................................................................
    عجب رویی داری تووووووووووووووووووووووووووووووووووو


    43تا بود هااااااااااااااا

    تازه درخواست داشتم رد کردم........
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا