*زندگي نيست بجز حرف محبت به كسي 
ور نه هر خار و خسي زندگي كرده بسي!
*زندگي تجربه تلخ فراوان دارد، 
دو سه تا كوچه و پس كوچه و اندازه يك عمر بيابان دارد!
*زندگي فانوسيست لب درياي خيال آويزان ، ميتوان آنرا ديد و نه بيش، 
روشن است اما به اندازه خويش!
*زندگي تابلويي است نيمه راه كه ز سر منزل مقصود خبر مي آرد، 
كار او هشدار است گر مسافر رهش بيدار است!
*زندگي ذره ذره مي كاهد اما باز ميگويم اين نيست 
پس مي بايد زيست...!