معبد خداوند فقط به روی دلی شاد و آواز خوان و رقصان باز است .
دل گرفته را به این معبد راهی نیست،
پس، از اندوه اجتناب کن.
دل خود را از همه رنگ ها سرشار کن
درخشان و رنگارنگ مثل یک طاووس-
و برای این {دلشادی و آواز و رقص} به دنبال دلیلی نباش .
کسی که برای شادی دلیلی می جوید ، شاد نخواهد بود .
{چون شاخ تر به رقص آ} و نغمه ساز کن-
نه برای دیگران،
نه به خاطر چیزی،
برقص ، فقط به خاطر رقص؛
بخوان ، فقط برای آواز؛
آن گاه سرتا پای زندگی ات ملکوتی می شود،
و فقط در این حالت است که همه چیز رنگ نیایش به خود می گیرد .
این گونه زیستن ، آزاد بودن است ---
آرزومند سعادت نباش
زیرا نفس همین آرزو ، مانعی بر سر راه است .
زندگی ات را به آرزو زنجیر نکن
و به هیچ هدفی چشم ندوز.
آزاد زندگی کن !
لحظه به لحظه زندگی کن !
و از چیزی نترس ، از ترس هم آزاد شو،
زیرا چیزی برای از دست دادن نداریم –
چیزی هم بدست نمی آوریم،
- و وقتی این را بفهمی،
کمال زندگی ات تحقق می یابد،
اما هیچ گاه مثل گدا به دروازه های زندگی نزدیک نشو ،
هیچ وقت گدایی نکن،
زیرا دروازه های زندگی هرگز به روی گداها باز نمی شوند...