آخییییییییییییییییی نازززززززززززززززززززی
بابا منو امین که دیگه هوتوتو!!!
بابا منو امین که دیگه هوتوتو!!!
.Soheil
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
آره اتفاقا گفتم چقد دیر جواب داد نگو مشکل همون اینترنته!!!
اشکالی نداره بابا خونه خودتو کثیف نکن!!!
قربانت عزیزززززززززززززززززز شما لطف داری.....اگه یه سر تهران اومدی یه پی ام بده در خدمت باشیم!!
هیشی!!
منظوره خاصی نداشتم آخه اینجا اصلا خبری نیست!!!!
من خیلی دوس دارم یه بار بیام تبریز خیلی تعریفشو شنیدم!!!
خوش به حالت که اونجا زندگی می کنید هرطورم که باشه از این تهرانه خرابشده ی شلوخ بهتره!!!
سلاغم شهیل!
چطوری شهیل؟
چه خبرا شهیل؟
عید تو تبریز چجوریاس شهیل!!!!
برخيز که مي‌رود زمستان
بگشاي در سراي بستان
نارنج و بنفشه بر طبق نه
منقل بگذار در شبستان
وين پرده بگوي تا به يک بار
زحمت ببرد ز پيش ايوان
برخيز که باد صبح نوروز
در باغچه مي‌کند گل افشان
نه دیوونه.آپولو که مذکر بوده.این آفرودایت بود.الهه ی زیبایی
هان!!!شیرینی؟!؟!عمرا!! [IMG] [IMG] :دی
آفرودایت.الهه ی زیبایی.چرا پاکش کردی پس؟
الان برم بخوابم صبح میام میخونم
فعلا شب بخیر
باز تو ....
خیلی هم خوب حرف میزنم دلتم بخواد بیچاره بچه های ترک خوابگاه که باید منو با این لهجه تحمل کنن
بابا کار مدیر تالار ما درست درسته
باید بهش بگیم یه فکر یبه حال ریاضی مهندسی من بکنه
سهیل یه چیز بهت بگم باور نمیکنی
برای درس ریاضی مهندسیم .......حدس بزن
هااااااااااااااااااااااا حالا دیدم خیلی نازه سهیل خیلی
کاش مال من بود(شکلک حسرت به دل )
سیلام سهیل خان..دستت درد نکنه چه خوشمل بودن عکسا..
پایان نامه م رو خوب دادن دیگه..از 18نمره 18 شدم..حالا باید مقاله هم بدم تا بقیه ی نمره رو بگیرم!
سلامتی
سایه ؟؟؟نه بابا هستم سوز تحویل آلمی سوز
بیز جلییه جدییه ولی سوز البی سرت خیلی شولوغه
خدایی انگار خیلی بد حرف میزنم
یاخچی اوزو او یاخچی نشان و ییسن
درست گفتم؟؟؟؟
سلام سهیل آقااااا
خوبی پسر؟؟؟؟
میگم حداقل یه شکل love u چیزی!!!!!
حالا ما حتما باید صد بار تایید کنیم ؟؟؟
ها؟
اول سلام
حالا ها؟
مقسی
این ویلچریه همونه که آقا پیرجو گذاشته بودن خانومه داشت می بردش ؟:دی
حالا پیچ و خمش تموم شده داره موهاش شونه می کنه ؟ :دی
پس من فعلا با اجازتون از حضورتون مرخص بشم به تالار برسم (الان همه موهات را داری می کنی از حرف زدنم غش غش غش )
دیشب که خونه بودم
مست و دیوونه بودم
یه بچه ی کوچولو
نشس روی زانوم
یواش گفت بابا
من شیرینی و اقاقا
گفتم برات میگیرم اگه تا صبح نمیرم
حبیبم و زوارم شب یادت نره
از خونه بیزارم شب یادت نره
لای لا لای لای
تالارم وضعش خرابه فحیععععععععععععععععععععع ( در نهایت تبدیل به جیغغغغغغغغغ)
همین طوری گفتم مرام بزارم وگرنه کلی کار نکرده دارم ( هیییییییییییییییییی )
نه میان با فن گاز انبر :دی
موفق باشی
(سوت غیره بلبلی :دی )
نتیجه تحقیقات چطور بود :دی
چرا از اینا میذاری وقتی دستم بهش نمیرسه حداقل گازش بگیرم!
من بیشتر توانا هستم :دی
مراحمین
به همچنین :دی
وااااااا سرعت !!! ( چشام 4 ت شد !! )
فکر کردم نخوردین و اومدین :دی
برین ناهار دیگه مامانتون ناراحن می شنا
قافل نداشت :دی
هییییی گفتم از این آقایون بخاری بلند نمی شه :دی
نه از اولش هم امیدی نداشتم یه چیزی گفتم که دلتون نشکنه :دی
نوش جان ما که در دان صرف کردیم :دی
... فداک َ
:دی
خوب اینم مار بوا نیست Nبرابر خطرناکر تره :دی
بعدم من زهرم مثه اینه هیکلم که مثه این نیست هیبتیم واسه خودم :دی
دهنم آب افتاد :دی
خدا خیرت دهد جوان
این که معرف حضورتون هست که از ار بوا هم ... :دی
پس ==> شما از دست من زنده در نمی رفتین :دی
نمی مونم دوست تبریزی با مرام زیاد دارم می گم برام بیارن (زبونک )
چی فکر کردین:دی -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
