فانوس تنهایی
پسندها
8,914

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است
    سلام آقا داماد خوبین؟؟؟
    ببخشید من تازه متوجه شدم که داماد شدین...
    خوش بخت بشین
    یا علی
    گویند هر که بمیرد فراموش میشود
    ما زنده ایم و لی سخت فراموش شده ایم...
    :w34:....................:w34:...................:w34:
    ...................:w34:.....................:w34:...................:w34:
    :w34:....................:w34:...................:w34:
    ...................:w34:.....................:w34:...................:w34:
    :w34:....................:w34:...................:w34:
    ...................:w34:.....................:w34:...................:w34:
    به سلام عليك و رحمه الله
    خوبيييييييييييييييييييي داداشي غلامعلي؟؟؟؟؟؟؟
    دلم برات تنگ شده بودددددددددددد


    آنقدر زمین خورده ام که بدانم

    برای برخاستن

    نه دستی از برون

    که همتی از درون

    لازم است !

    حالا اما ...

    نمی خواهم برخیزم

    در سیاهی این شب بی ماه

    می خواهم اندکی بیاسایم ...

    فردا

    فردا

    برمی خیزم

    وقتی که فهمیده باشم چرا

    زمین خورده ام ...!


    " فریبا عرب نیا "
    خواهش ميكنم داداشي
    باشه منتظرم هرموقع تايپ كردي برام بفرست...
    سلام وبلاگ خیلی جالبی دارین . فقط یه سوال امکان نظر دادن تو وبلاگتون نیست ؟؟؟به نظرم جالبه دیدگاههای مختلف در باره سوالاتون.
    کمک به صورت فارسی کد نویسی نمیخوام الگوریتمی بنویسید که یک معادله درجه دوم را حل کرده و جوابهای ان را بدست اورد و شرایط معکوس بودن جوابها را چک نماید توضیح: اگر ضرایب یه رابطه ای با هم داشته باشند جوابها معکوس میشوند وقتی معادله درجه 2 را میگیرد پاسخ دهد معکوس میشود یا نه؟
    میلاد پیامبر رحمت، حضرت ختمي مرتبت،
    و ولادت سلاله ي پاك ايشان حضرت امام جعفر صادق (ع) بر شما مبارك باد...:gol:
    تنها، در کوچه پس کوچه های شهر می رانَد…
    گاهی بی مقصد، آهسته و آرام.
    گاهی در پی مقصدی، شتابان.
    همواره در فکر…با نگاهی خیره… شاید به دنبال کسی یا در پی پاسخ سؤالی …به چه می اندیشد؟ … به راستی نمی دانم…
    شاید اگر من هم جای او بودم ، مشابه خاطرات زندگی او را از سر گذرانده بودم و دوچرخه ای هم داشتم، مثل او تنها سفر می کردم… تنهای تنها …با کوله باری اندیشه بر دوش و دنیایی حرف نزده در دل…
    به ندرت به عابران توجه می کند… شاید گاه گاه “سلام”ی از روی عادت به عابری نیمه آشنا بکند و بپرسد “خوبی؟” و بعد بدون اینکه منتظر شنیدن جواب بماند راه خویش را بگیرد و دور شود….
    من جای او نیستم…. دوچرخه ای هم ندارم… اما “سلام” هایم گرم است و شاد … و وقتی می پرسم “خوبی؟” منتظر می مانم تا بدانم آیا آشنای من غمی در دل دارد یا نه…
    .
    .
    امان از این بی تفاوتیِ فراگیر
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا