بابایی دو مین نشستیم داریم اختلات می کنیما...
سریع باید ناملایمات زندگیو یادم بیاری
والا پدر جان این ترم ما گذاشتیم بقیه بجه ها نیز خودی نشان دهند..
به خاطر همین کارنامه بی کارنامه
ولی بابایی من با معصومی کار کردم
20شده همرو...برو کارنامشو بببین
بحثی جدید راه انداختم، خوشحال میشم توی این تاپیک شرکت کنی، امروز فقط ذهنیت شروع ماجرا رو نوشتم و از فردا ادامهش خواهم داد و میخوام به نتیجه گیری کلی برسم
امیدوارم بیای شرکت کنی