سلام عزیزم
خوبی؟
وایییییییییی چقدر دلم برا همتون تنگ شده بود مریم
امشب خوابم نمی اومد، عزمم رو جزم کردم واسه چند دقیقه هم شده بیام
الان که شب، سرعتم کمی بیشتر از صبح... خوبی؟
آره جون خودت
الان قند تو دلت آب میشه زودتر مراسم عروسی بگیری بری خونه محمود خانت
ولی من جدی میگم یکی از بزرگترین دلایلش همینه
شاید برات عجیب باشه ولی من واقعا حوصله وتوان قبول کردن مسئولیت زندگی ندارم
مامان خذا بیامرزم زبونش مو درآورد از بس گفت تا من هستم شوهر کن ولی من سرتق تر از این حرفا بودم وهستم
حتی حالام که تنهام زیر بار نمی رم
خوش بحالش
حتما به کارخونه علاقه داره
هرکاری که باعلاقه انجام بشه خستگی کمتری داره
ولی من نه تنها علاقه ای ندارم بلکه انگارمیخوان پای چوبه دارببرنم
یکی ازدلایی که ازازدواج قراریم همینه
خانم های ایرانی بیچارن به اندازه 10 نفرکارمیکنن اخرشم میگن مگه چکارکردی
سلام
ممنونم مریم جان خوبم شکرخدا
خبری ندارم جز سرما .... ارسرما قندیل بستم
وبه جزکارسخت اطاق تکونی که دوسه روزه درگیرشم
چه روزهای داشتم و قدر ندونستم
از روزای مجردیت لذت ببر که وقتی رفت دیگه برنمی گرده
گرچه منم مجردم ولی به اجبار زمونه خانه دارشدم