ة ة
...
...
دلم برات تنگ شده بود، چشمامو فرستادم تا ببینمت
...
...
دلم برات تنگ شده بود، چشمامو فرستادم تا ببینمت
-
سلام دوست عزیز وقت کردی یه سری به اینجا بزن ضرر نمیکنی که هیچ یه چیزی هم گیرت میاد!!!!
http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?p=1351942#post1351942
قربونت ولی من با فکر کردن به دوعزیزم دچار جنون میشم
با همین روش راحت تر قبول میکنم
خیلی ماهی
ممنون خانم مدیر از عکس قشنگت
سلام
مرسی عزیزم.
روزگارم با همان جریانات قبل داره میگذره ....
انقدر تنش داره زندگی من که هر لحظه یه دنیای جدید رقم می خوره واسم.
سلام ماماني خوبم...
خوبي؟
ميگم من چقدر طاقت داشتم كه اين همه تونستم دوريت رو تحمل كنم. ولي فكر اينكه دوباره بخوام برم آزارم ميده.
احوال گلاب مهربون من؟؟
سلام رییس
خوبی؟ خوشی ؟ یهویی هوس کردم واسه یکی این شکلک رو بذارم، تو پروفایل فروغ بودم و بین دوستاش یکی زیادی شایسته ی این شکلک بود
هم بزرگواریش
هم مهربونیش
شایسته ای دیگه، چیکارت کنیم!
چندنفراز بچه های دانشگاه عضواین جاهستند.........برام از شماخیلی تعریف کردند....
هیچ کس نیست که باری ز دلم بردارد
عاقبت دردو غم و داد کند نابودم
اشک بس ریخته ام هر که ببیند گوید
سرو خم گشته ی بشکسته کنار رودم
گه ز حق مرگ طلب میکنم و گه گویم
کاش می بودم و غمخوار
علی می بودم
من نفس میزنم و او کف افسوس به هم
من چه چون گویم و او چون شنود بدرودم
ای اجل پا به سر من ز محبت بگذار
گر بیایی کنی از امدنت خشنودم
چشم دل باز كن كه جان بيني
آنچه ناديدني است آن بيني
چشم هایم را میبندم
و دست هایم را به سوی تو بالا میگیریم
تا بگویم
به تو ایمان دارم
آبجي بابت رفتن ديشبم عذر مي خوام واقعا نمي تونستم عزيزم شرمنده تحمل نداشتم بذار به حساب كم طاقت شدنم
راستي آبجي مي تونم آيدي تورو به خواهرم بدم تا باهات آشنا بشه؟البته اون كم حرفه خيلي
نه خانمی نخوندم
اولین بار اسم قشنگتو در پیام تسلیت پدرم دیدم(ایدیت خیلی زیباست به سلیقت افرین میگم)
با اینکه فکر میکنم روشت در مقابله با مرگ برادرت درست نیست و به خودت اسیب میرسونی
ولی حتما اینطور راحتری
دعا میکنم خداوند صبر و ارامش عظیم نصیبت کنه
تصویری که فرستادی خیلی ارام بخش بود
ممنونم
مرسي خواهرم منتظرم بي صبرانه
آي دي كه همون قبليه هست ديگه آخ نمي دوني چند وقته روشن نديدمش
ديشب استثنا بود ! بقيه موقع ها كه اينجوري نيست !
تازه از ساعت 4 صبح تا 12 امروز پروفايلمو بسته بودم !
اصلا بذار ببينم..به قول علي دايي الجازه بدين الجازه بدين ...تعداد پياماي پروفايل من 2297 تاست واسه تو 3640 تا ! حالا كي سرش شولوغتره ؟ [IMG] هان؟ [IMG] بگو ديگه ؟[IMG]
آخه اصلا" به عقلش نميخوره دو تا بچه داشته باشه ! [IMG] تو بگو... كسي كه بچه 4 ماهه داره ميتونه نصف شب پاشه بياد باشگاه ؟! :surprised:
نمیدونم چطوریه. من که خداحافظی کردم و رفتم.
می دونم شما همیشه لطف دارید ..
به چشم بر هم زدنی
مادرم کودکی هایم را
گذاشت پشت در!
همه چیز شد خاطره ای
برای روزهای مبادا!
برای روزهای "یادش بخیر"
" ای کاش"و...
اما نه من دکتر شدم
و نه تو خلبان !
تنها یادگاری آن روزها
همان تیله های سیاه زیر کمد است
که وقتی در خانه تکانی عید
پیدایشان می کردیم
از شادی، هر بار بزرگتر می شدیم ...
حالا اما ...
آداب این بزرگ شدن، گاهی عذابم می دهد!
بزرگ شدنی که یادم داد
به آدمها لبخند بزنم
حتی اگر دوستشان ندارم!
یاد گرفتم،گریه نکنم
و بلند بلند نخندم!
فریاد نکشم،اخم نکنم و ...
یادم داد، دروغ بگویم!
...
چه احمقانه بزرگ می شویم!
بزرگ شدنی که رسیدن ندارد ...
بازی...حرف...خنده...سلام... ندارد!
آنچه مانده فقط
سایه ی سیاهی از من است
بر دیوار "دوستت ندارم"!
با اینکه من مثل بازیهای کودکی
هنوز لباس سفید بر تن دارم ...
فدای اعصابت بشم..
برمیگرده..
وقتی برگرده هممون میریزیم سرش ..کچلش میکنیم..[IMG]
کوچولوهاتو ببوس از طرف من..
[IMG]
..
دوستت دارم هوارتا[IMG]
قربونت بشم خانوم گل..
نه عزیز از بنل منم بی خبرم...فک میکردم شادمهر خبر داشته باشه که دیدم نداره
ایشالا هرجا هست شاد و سلامت باشه..
حالا شاید امیر(asiabadboy) چیزی ازش بدونه..
..
شادمهر!![IMG]
راس میگی؟؟..یادم باشه به بادیگاردام بگم حواسشون بهم باشه[IMG]
..
ممنون گلم..من سعی میکنم وقتایی که هستم حتما بیام تالار..[IMG]
منم برات دعا ميكنم زودي خوف شي به همراه بچه كوشولوهات
حالا منظورت اينه كه اين گوسبنده لجوج كه منتظره واستاده منم؟
سلام من حدود2هفتس عضوسایت شدم....بچه های دانشگاه خیلی ازشماتعریف کردن....فقط خواستم ببینمتون وببینم کی onمی شین.؟؟بچه هاتون روببوسین..ممنون.
مرسی
خانوم مدیر
عکس آواتارتون خیلی قشنگه ..... -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
