ARAMESH
پسندها
5,706

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سوشكي ديگه
    معلوم نيست شماها چتون شده همتون سرما خوردين
    نه نگران مليسا نباش
    52 هزارتومن تقريبا بهش دادم
    تازه خرج موبايلشم در اومد
    ما پسرا نميزاريم خانوما تو خرج بيوفتن

    راستي اگه دوستاي منو اذيت كني به آبجي مليسات ميگيم سليمه[IMG]
    امروز براش انتخاب كردم:)
    سلام سوشكي
    چطوري چل گيس خشنگ؟
    امروز رفتيم جات خالي بود كلي دوستاتو اذيت كرديم!(مليسا و نازي رو!)
    بيچاره ها تو نبودي جرات نداشتن به ما چيزي بگن:)
    خشن
    خشن
    اوس خشنگ!
    اون موش خنگت تا كي ميخواد هويجو تو لپش نگه داره هان؟ هان؟:w39:
    موشتم به صاحبش رفته
    گربه سياهمو بيارم بخوردش راحت شيم!
    ،ARAMESH عزیز
    شما مثل اینکه پست نخل62 را هنوز نخواندین. من اصرار میکنم که شما این پست کوتاه را بخوانید که با این موضوع در جریان باشید. و به سوال شما، من میگم چون شما به عنوان مدیر یکی از تالارهای این باشگاه هستین، به این علت از شما میخواستم که این قطعه بانک را درست کنید در تالار شما.
    نی دونم دیگه چی بگم...
    :w05:
    آلام نظرت چیه هادیو فعال کنیم؟
    هان؟؟
    دیدم چرا ننوشته اخرین فعالیت!!!
    سیلام.
    تو چرا هنوزم مخفی میباشی؟؟؟
    سلام ARAMESH جان
    من می خوام آموزش آشپزی و موارد مربوط به اون رو برای بچه های باشگاه بگم اگه میشه راهنماییم کنی
    در کوچه های تاریک با سایه ی خود پرسه میزنم
    و به سوی تو می آیم
    به سوی تو ای هستی ترین هستی
    آرامش جان سلام

    خوبم دوست عزیز
    از اینکه نگرانتون ! کردم عذر میخوام

    شکر خدا دارم روز به روز بهتر میشم
    :heart:......ببخش گلی که نگران شدی .....
    اوه بگردم ....حاجی انگاری شرایط سخت برات قائل شده .....صد دفه گفتم چیز کن ..گوش نکردی دیگه ..........میخوای خودم برم با حاجی بصحبتم ؟؟؟:d
    :cry: تو داداشی منو دعوا کردی؟!!!:cry::cry::cry:داداشی منو تو دعوا کردی ؟!!!

    تو داداشی منو دعوا کردی :w39:
    خب به من چه که من همه چیو باهم قاطی می کنم.
    تو خودت قبلنا گفته بودی میگرن داری
    یادت نیست؟
    اون روز که روزه بودی .....
    تازه من هم یه هفته مریض بودم
    ولی هیشکی حالی از من نپرسید .

    مهران هم که فکر کنم درد سرنزدن به سایت گرفته
    مرضی از این بهتر میخوای؟
    فقز مونده ندا

    تازه یادته من سرما خورده بودم و روزی 1000تا وصیت نامه می نوشتم
    اون موقع شماها کجا بودین ها؟؟؟؟؟؟
    چرا من همیشه توی سخت ترین لحطات زندگیم باید تنها باشم
    هان؟؟
    اصلا این بحث ها رو بی خیال.... نظرت با یه مزرعه دنج چیه؟ اخ اخ اصلا یادم رفت بیام برات تعریف کنم، خلاصش می کنم، این بابای ما یه چندتا زمین داره یکیش رو کرده باغ یکیش رو هم داده دست کشاورز که کاشت از اون و سرمایه از ما و سود برداشت نصف نصف، خلاصه هر سال که میشه گندم میکاره به صورت دیم و اول پاییز که میشه میرن برای درو...خلاصه جات خالی من هم رفتم اونجا چون از جهاد کشاورزی کمباین آورده بودن و مجبورم بودم خودم هم حضور داشته باشم نمی دونی چه صحنه زیبایی بود همه کشاورزها جمع بودن و داشتن گندوم ها رو با چشمانی پر از برق که یک سال زحمت کشیدن براش و حالا می خوان سودشون رو بگیرن برن خرج خانوادشون کنن چقدر زیبا بود. همشون رو دور هم جمع کردم و یه عکس دسته جمعی گرفتم..

    ببین چرا شب به این قشنگی رو به کام خودت و من تلخ می کنی؟ الان پنرجه رو باز کردم نسیم خنک میاد و میره، چهار روز دیگه شما تهرانی ها باید کاپشن و کلاه تن کنید اما ما اینجا تا اخر بهمن با تیشرت میریم بیرون. میدونی وقتی بازنشسته بشی یعنی پیر شدی..دیگه هر گربه ای نقشه میکشه واسه مموشیت...

    نی خام...
    منم دیگه نی خام همکار باشم چه برسه به مدیر...
    حالا چرا مخفی میباشی؟؟؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا