sepehrkhosrowdad
پسندها
3,160

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره



  • خدایا...

    مردمانی را دیدم که تسبیح به دست گرفته و دانه دانه ذکر تو را می شمردند به عادت آنگونه با شتاب و متصل نام تو را می خواندند که گویی در معامله ای از تو چیزی ستانده اند و اکنون بهای آن را می پردازند!
    و اندیشیدم که آیا در هر بار خواندن نامت ، بزرگی و لطفت را نیز در ذهن تداعی می کنند؟!
    مردمانی را دیدم که کاغذی دعا به بهایی می خریدندو چون نسخه ای از فروشنده چند بار و چگونه خواندنش را برای رفع حاجت طلب می کردند!
    و اندیشیدم که آیا ترا می خوانیم تا بستانیم یا ترا می خوانیم چون دوستت داریم؟!

    مهربانترین...

    به ما بیاموز
    که دل آدمی عصاره وجود اوست ،حرمت دل ها را از یاد نبریم

    به ما بیاموز
    که دوست داشتن را فراموش نکنیم و آنانکه دوستمان دارند را از خاطر نبریم

    به ما بیاموز
    که سوگند راست بودن دروغمان را نام تو نسازیم

    به ما بیاموز
    که به ناحق کردن حق دیگری عادت نکنیم

    و به من بیاموز
    که دوستی ام را بندی به پای دوستان نسازم و در همه حال دوستشان بدارم. حتی اگر فراموشم کنند ...
    سلام ! لطفا بخش 1. مهندسی سازه و زلزله 2. ژئو تکنیک به تالار مهندسی عمران اضافه شود. ضمنا در صورت امکان به خودم امکان اضافه کردن بخش را بدهید ! مرسی

    محمد (دانشجوی کارشناسی ارشد زلزله )
    سلام دوست عزیز خوشحال میشم دیدن کنید:[IMG]

    برج بلند سی اِن ترونتو در کانادا[IMG]


    حوصله ام سر می رود ... می رود ... می رود ... تا باز به آغاز می رسم !

    می میرم ، دوباره زنده ام می کند ...

    ایمان می آورم ، می جنگم ، می میرم !

    می نویسم ، خط می زنم ...

    خط خوردگی هایم را حفظم ، می نویسم !

    فریاد می زنم ، می گریزم ، می گریزانم ...

    ضجه می زنم که بازگرد، باز طغیان می کنم !

    خدا می سازم ، توبه می کنم ، سجده می کنم ...

    در سجده به مامنم کافر می شوم ، بی خدا می شوم ...

    .

    .

    .

    از این همه تکرار حوصله ام سر می رود ... می رود ... می رود تا به آغاز می رسم ...!


    ستاره


    خدايا، ما را ببخش، اين‌ تعريف‌ انسان‌ نيست. ما ديگر ايوب‌ نيستيم...

    .

    .

    .

    خدايا اما به‌ ما برگردان، آن‌ معجون‌ تلخ، آن‌ اكسير مقدس، آن‌ صبر قشنگ‌ را ...
    طعمش‌ تلخ‌ بود. تلخي‌اش‌ را دوست‌ نداشتيم...نمي‌دانستيم‌ كه‌ دواست. دواي‌ تلخ‌ترين‌ دردها...نمي‌دانستيم‌ معجون‌ است! معجونِ‌ انسان‌ شدن...گمش‌ كرديم. شيطان‌ از دستمان‌ دزديد! بي‌طاقت‌ شديم‌ و ناآرام. دهانمان‌ بوي‌ شكايت‌ گرفت‌ و گلايه...‌

    و تازه‌ فهميديم‌ نام‌ آن‌ اكسير مقدس، نام‌ آنچه‌ از دستش‌ داديم، «صبر» بود...

    ديگر عزم‌ آهني‌ و طاقت‌ فولادي‌ نداريم، ديگر پاي‌ ماندن‌ و شانه‌ سنگي‌ نداريم. انگار ما را از شيشه‌ و مه‌ ساخته‌اند. براي‌ شكستن‌مان‌ توفان‌ لازم‌ نيست. ما با هر نسيمي‌ هزار تكه‌ مي‌شويم. ترك‌ مي‌خوريم. مي‌افتيم، مي‌شكنيم، مي‌ريزيم‌ و شيطان‌ همين‌ را مي‌خواست!

    خدايا، ما را ببخش، اين‌ تعريف‌ انسان‌ نيست. ما ديگر ايوب‌ نيستيم...

    از اينجا تا تو هزار راه‌ فاصله‌ است. ما اما چقدر بي‌حوصله‌ايم. ما پيش‌ از آنكه‌ راه‌ بيفتيم، خسته‌ايم. از ناهموار مي‌ترسيم، از پست‌ و بلند مي‌هراسيم، از هر چه‌ ناموافق‌ مي‌گريزيم...
    شانه‌هايمان‌ درد مي‌كند، اندوه‌هاي‌ كوچكمان‌ را نمي‌توانيم‌ بر دوش‌ كشيم،ما زير هر غصه‌اي‌ آوار مي‌شويم، توي‌ سينه‌ ما جا براي‌ هيچ‌ غمي‌ نيست...
    قلبهای کوچک چشم انتظار قلبهای بزرگ هستند
    مؤسسه خيريه

    به به
    سلام به روی ماهت:w30:

    والا اینطور که بوش میاد تو منو فراموش کردی سپهرووووووو:w06:
    اصلا حال منو پرسیدی؟؟؟:w00:

    زود باش خجالت بکش...دست پیش گرفته که من بهش چیزی نگم :razz:
    سلاااااااااااااااااااااااااااااام سپهر............

    چطوری؟

    نه من که برا همیشه نرفتم!

    چه خبرا؟وایستا برم امضاتو نگاه کنم خودم میفهمم!! :دی
    سلام آقا سپهر
    از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون که تالار یکم فعالیتش کم شده ولی من تا جایی که میتونم و وقت بهم اجازه بده اگه سوالی چیزی باشه بی جواب نمی زارمالبته دوستان دیگه هم هستن...
    بهر حال الان درسای دوستان شروع شده و بیشتر از این هم نمیشه توقع داشت..
    ماشالا چه سریع !!!!!
    خوب من الان فعالیتمو بیشتر کردم دیگه ... ذوق و شوق به وجو نیومد درونت : دی
    بیا .. بیا ناز نکن ... بزا الان خودمم میزارم تو تمضام
    نه خدایی حق داری ... بابا ترکونده بودی تو اون دوره البته کم هم استقبال نشده بوده خدایی .. همین الان نگا کردم .. ولی حالا میگم اگه همگی تو امضامون قرار بدیم لینکشو و یه امتیاز درست حسابی و جایزش باشه اثر داره ... البته الان دیگه اپلود وظیفه ی خود کاربره دیگه زحمتش پای تو نمیافته ...
    البته یه چیز دیگم هست فک کنم بقیم مثله خودت سرشون شلوغ باشه یا مثلا شاغل باشن که نمیتونن بیان ...
    حالا میگم یه حرکتی بکنیم ایندفه هم اگه آپلودی بود بده من هم ویرایش میکنم هم اپلود چطوره ؟!
    سلام چطوری سپهر جان ؟
    اقا میگم تو قسمت مسابقات عکس عمران فک کنم اگه با ادمین صحبت کنی جایزشو مثلا 50 امتیاز بزاری و بعدم با بروبچ تبلیغ کنیم کلی شلوغ شه ... چطوره ؟!
    خدا رو شکر پس الان منو درک میکنین!!!!
    باز شما شاهکار میکنی با این سرعت مدیریت تالارو به عهده داری!!!
    تو گفتگو که هی ضایع میشوم( آی بدم میاد از اصطلاح ضایع شدن! ولی معادلشو پیدا نکردم بگم!!)
    من که تا نیم ساعت میشینم جیغ و دادم در میاد!!
    ولی مشکل اینجاست که قرار نیس ADSL بگیرم!!!
    به خاطر داداشم که بتونه کنکور تیزهوشانشو بده!!!!!!!!!
    تا بعد !!!
    سلام آقا مدیر!!
    عجب آدم رئوفی هستینا!!
    من جای شما بودم تا حالا خودمو... یعنی منو... ای بابا یعنی مه طلا رو اخراج کرده بودم به خاطر بد قولیاش ولی به جون همین یه دونه.... یکشنبه توفان به پا میکنم.........
    تا بعد..........
    در ضمن ثواب داره هر چند وقت یه بار یادی از ماها بکنی!!!!!!!!!


    نقطه ای در دوردست فقط یک نقطه است ...

    نزدیک تر که بیاید شکل می گیرد ...

    او یک انسان است !

    به تو که می رسد ... قلب طپشی عاشقانه دارد !

    دوباره می رود بسوی نقطه شدن ...

    او یک خاطره است ...!
    سلام سپهر جان خوبی ؟

    آقا اطاعت امرتون تاپیک قوانین و ضوابط مربوط به شهرداری ها در صفحه اول تالار مهندس عمران راه افتاد ( جاش رو نمیدونم درسته یا نه )
    اول هم با قوانین مربوط به کمیسیون ماده صد که برای تخلفات ساختمانی رأی صادر میکنه شروع کردم چون قطعا اکثر پرونده ساخت و سازها به این کمیسیون برای واحد یا طبقه اضافه , پیشروی طولی و... ارجاع شده.

    آدرس : http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?p=1171037#post1171037
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا