wwwmohamad
پسندها
236

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • بابا با مرام !!!! خوشم اومد فک کردم تعارف زدی !!!!!
    ممنون دکتر. لطف داری
    خب مگه رشته منو داری؟؟؟!!!!
    کتاب بخوام چجوری می دی بهم؟؟؟ هه !!!!
    هوا که سرده اینجا !!!! بارونم میاد همش
    اونجا چی؟
    هیچی دیگه
    فعلا که دارم می خونم
    کارم شده فقط خوندن !!!!!!!!
    ممنون
    گه گاه میام ولی این چند روز نتم مشکل داشت
    چه خبرا؟ خوش می گذره؟
    کافه چی !

    امشب قهوه نمیخواهم

    فقط بگو امروز به کافه ات سر زد؟!!؟

    روی ِ کدام صندلی نشست؟

    آهای کافه چی

    حواست هست؟

    قهوه نمیخواهم

    جواب میخواهم !!!
    نذر کــَـــردم

    سفره ای پهــن کـُنم

    از حــَـــ ـــ ـرف های نگفتــه ی دلم ..

    ....اگـــــ ـــ ــر برگـــَـــردی
    مــن را بـبخش اگــر بـه تـــو پیـله کـــرده امـ

    قــدر ی تـحمل کـن ـپروانه

    می شـومـ!!
    سلام...
    ممنون شما خوبی دوست عزیز....
    نظر لطفتون....:smile:
    ...چشمانت زندانبان من است

    ...اما من زندان ات را دوست دارم

    ...رو زندانبان من

    ...من به میله های این زندان آغشته ام
    روزي از روزها ، شبي از شبها

    خواهم افتاد و خواهم مرد

    اما مي خواهم هرچه بيشتر بروم

    تا هرچه دورتر بيفتم

    تا هر چه ديرتر بيفتم

    هرچه ديرتر و دورتر بميرم

    نمي خواهم حتي يک گام يا يک لحظه

    پيش از آنکه مي توانستم برم و بمانم ،

    افتاده باشم و جان داده باشم
    نیم ساعت پیش ،
    خدا را دیدم قوز کرده با پالتوی مشکی بلندش
    سرفه کنان در حیاط از کنار دو سرو سیاه گذشت
    و رو به ایوانی که من ایستاده بودم آمد ،
    آواز که خواند تازه فهمیدم ،
    پدرم را با او اشتباهی گرفته ام ! حسین پناهی
    صفر را بستند
    تا ما به بیرون زنگ نزنیم
    از شما چه پنهان
    ما از درون زنگ زدیم!
    تو ماه را

    بیشتر از همه دوست می داشتی

    و حالا

    ماه هر شب

    تو را به یاد من می آورد


    می خواهم فراموشت کنم

    اما این ماه

    با هیچ دستمالی


    از پنجره ها پاک نمی شود
    روزگارا…. تو اگر سخت به من میگیری، باخبر باش که پژمردن من آسان نیست گرچه دلگیرتر از دیروزم، گرچه فردایی غم انگیز مرا میخواند
    لیک باور دارم…. دلخوشیها کم نیست…. زندگی باید کرد
    بگذار زمان روی زمین بند نباشد
    بگذار زمان روی زمین بند نباشد
    حافظ پی اعطای سمرقند نباشد

    بگذارکه ابلیس دراین معرکه یک بار
    مطرود ز درگاه خداوند نباشد

    بگذار گناه هوس آدم و حوّا
    بر گردن آن سیب که چیدند نباشد

    مجنون به بیابان زد و لیلا... ولی ای کاش
    این قصه همان قصه که گفتند نباشد

    ای کاش عذاب نرسیدن به نگاهت
    آن وعده ی نادیده که دادند نباشد

    یک بارتو درقصه ی پرپیچ و خم ما
    آن کس که مسافر شد و دل کند نباشد

    آشوب،همان حس غریبی ست که دارم
    وقتی که به لب های تو لبخند نباشد

    درتک تک رگهای تنم عشق تو جاریست
    در تک تک رگهای تو هرچند نباشد

    من می روم و هیچ مهم نیست که یک عمر...
    زنجیر نگاه تو که پابند نباشد

    وقتی که قرار است کنار تو نباشم
    بگذار زمان روی زمین بند نباشد...
    بچه آفریقایی
    این شعر کاندیدای شعر برگزیده سال 2005 شده.
    توسط یک بچه آفریقایی نوشته شده و استدلال شگفت انگیزی داره :
    وقتی به دنیا میام، سیاهم، وقتی بزرگ میشم، سیاهم،
    وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم، وقتی می ترسم، سیاهم،
    وقتی مریض میشم، سیاهم، وقتی می میرم، هنوزم سیاهم...
    و تو، آدم سفید،
    وقتی به دنیا میای، صورتی ای، وقتی بزرگ میشی، سفیدی،
    وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی، وقتی سردت میشه، آبی ای،
    وقتی می ترسی، زردی، وقتی مریض میشی، سبزی،
    و وقتی می میری، خاکستری ای...
    و تو به من میگی رنگین پوست ؟؟؟.........
    اول دبستان


    دلم واسه اول دبستانم تنگ شده , وقتی تنها یه گوشه از حیاط مدرسه وایسادی یه نفر میاد و بهت میگه با من دوست میشی؟
    سکوت را تجربه کن و آیینه صفت شو

    زندگی را در خود منعکس کن


    ذهن خود را به آلبوم خاطرات مرده تبدیل نکن

    همچون آیینه باش و لحظه لحظه زندگی کن


    آیینه هرگز عکسی را در خود نمی گذارد همواره خالی است

    عشق رایحه و روشنایی شناخت خویشتن و خود بودن است


    عشق لبریزی شور و مستی است...سهیم شدن خویشتن با دیگران است

    وقتی در میابی که از هستی جدا نیستی عشق تحقق میابد

    [IMG]

    مثل باران های بی اجازه

    وقت و بی وقت

    در هوایم پراکنده ای

    و من بی هوا

    ناگهان خیسم از تو !



    هنوز هم وقتی باران می آید

    تنم را به قطرات باران می سپارم

    می گویند باران رساناست

    شاید دستهای من را هم به دستهای تو برساند
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا