سلام......صبح عالي متعالي
-
شیخ دیگر بیش از این مرا شرمسار نگردان.......
سلام ممنون که قبولیدی.......
مگرماهیولاییم؟این فرمایشات دیگرچه باشدشیخک؟
نخیررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر
سال و فال و مال و حال و اصل نسل و تخت و بخت
بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام
سال خرم فال نیکو مال وافرحال خوش
اصل ثابت نسل باقی تخت عالی بخت رام....
عیدت مبارک...
سلام دوست عزیز. بازم ممنونم.
دلم گرفته از این روزها، دلم تنگ است
میـان ما و رسیدن، هـزار فرسنگ است
مرا گشایش چنـدین دریچه کافــی نیست
هـزار عرصه برای پریـــدنم تنگ است
اسیــر خاکـم و پرواز، سرنوشتــــم بود
فـرو پریدن و در خاک بودنم ننگ است
سلام علیکم. یک سوال راجع به مودمم داشتم می تونم بپرسم؟
مراقب افکارتان باشید
مراقب افکارتان باشید،تبدیل به گفتارتان می شود.
مراقب گفتارتان باشید،تبدیل به رفتارتان می شود.
مراقب رفتارتان باشید،تبدیل به عادت می شود.
مراقب عادات خود باشید، شخصیت شما می شود.
مراقب شخصیت خود باشید،سرنوشت شما می شود.
گفت که دیوانه نه‌ای لایق این خانه نه‌ای.........................رفتم دیوانه شدم سلسله بندنده شدم
گفت که سرمست نه‌ای رو که از این دست نه‌ای............رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم
این بود ماجرای ما...
سلام
شبتون بخیر
سلام
از این بیت خیلی خوشم میاد!
گفتم آه از دل دیوانه ی حافظ بی تو ........ زیر لب خنده کنان گفت که دیوانه کیست!
عجبا!(;
دوست دارم شیخم
اي آنكه درعقلي گروجوياي حال من مشو
ازشروشورم دورشو هذا جنون العاشقين
ني ننگ ميدانم نه عاردست از من اي بيدل بدار
يكدم مرا با من گذارهذا جنون العاشقين
آتش زدم درجان وتن وزخود فكندم ما ومن
برهم زدم اين انجمن هذا جنون العارفين
از عشق سرمست آمدم وز نیست در هست آمدم
در رفعت او پست آمدم هذا جنون العاشقین
گشتم زعشق دوست‌مست‌شستم‌زغیردوست دست
تا رو نماید هر چه هست هذا جنون العاشقین
آتش زدم افلاک را بر باد دادم خاک را
شستم دل غمناک را هذا جنون العاشقین
سرگشتهٔ کوئی شدم آشفتهٔ موئی شدم
حیران مه روی شدم هذا جنون العاشقین
در عشق گشتم بیقرار زنجیر من شد زلف یار
چشم خرد از من مدار هذا جنون العاشقین
در من نگیرد پند کس سوزم نصیحت را چو خس
پندم جمال یار بس هذا جنون العاشقین
آتش زدم من پند را وین خشک خام چند را
پختم دل خرسند را هذا جنون العاشقین
از خود بریدم پند را بگسستم این پیوند را
بشکستم این الوند را هذا جنون العاشقین
از نام در ننگ آمدم وز صلح در جنگ آمدم
از عاقلی تنگ آمدم هذا جنون العاشقین
نی ننگ میدانم نه عار دست از من بیدل بدار
یکدم مرا با من گذار هذا جنون العاشقین
آتش زدم در جان و تن وز خود فکندم ما و من
بر هم زدم این انجمن هذا جنون العاشقین
هشيار و مستم چيستم مجنون عشق كيستم
نه هستم و نه نيستم هذا جنون العاشقين
تا روي ساقي ديده ام جام فنا نوشيده ام
سرمستم و شوريده ام هذا جنون العاشقين
مخمور چشم ساقيم مست از مي اطلاقيم
گه فاني و گه باقيم هذا جنون العاشقين
گه خوب خوبم گاه زشت گه كعبه و گاهي كنشت
گه دوزخ و گاهي بهشت هذا جنون العاشقين
گه رند و گاهي زاهدم گه مست و گاهي عابدم
گاهي بتان را ساجدم هذا جنون العاشقين
افرین افرین
شیخ از صبح مرا به پاسبانی از خانقاه گماشته ای خیلی خسته ام می خوام دمی بیاسایم وگرنه هر دم خشتکم دریده و کله پا می شوم
شبت بخیر
کوفت خیره سر
جا خوردن ندارد که مرید همیشه شیخش را دوست می دارد
همین و بس
توجه می نمایی؟
چیه خوب
دوست دارم مگه اشکالی داره چشاتو اونجوری می کنی واسم؟
دوست دارم شیخ
عجب به جمالتان یا شیخ...
حیف وجودتان است...شادکام باشید.
اااای همین که لقمه نانی آید و قوت جانمان شود کافیست...بقیه را از لطف وجود دوستان کسب حیات میکنیم..
جانتان سلامت باد.
سلام
هنوزم لباشکام تموم نشدن
هروقت تموم شد خبرت میکنم یه طناب دیگه بخری
شيخ به پاره اي از مريدانش دستور داد تا براي رسيدن به صبر، چهل روز در بيابان معتکف بشدندي، مريدان شوريده حال شدندي و از شيخ پرسيدندي که يا شيخ، راه ديگري هم براي به دست آوردن صبر موجود باشد؟ شيخ فرمود آري يک ساعت استفاده از اينترنت پر سرعت ايران مريدان همي نعره اي کشيدندي و راه بيابان پيش گرفتندي
عجبا ! همی ازین ناجوانمردانگی روزگار ، شگفتیده گشتیدیم و در ایام عید عزم بیابان بنمودیمی
سوسن خانم که بودندی ؟ -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...