tirmah
پسندها
622

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • حالا که رفته‌ای
    خیالی از تو
    خلوتی از ماه
    و بالِشی از دریا
    کافی است
    برای خوابی که بیدار نمی‌شود
    بسم الله الرحمن الرحیم
    علیک سلام (مسافت زمانی 9 ماه و10 روز)
    من درحال حاضر دانشجوی پیام نور ترم آخر هستم (انشاء الله).
    و جنوب کشور زندگی می کنم.
    نه کلاسی نه درسی ..... خودخوان هستیم 0 !!!؟؟؟
    در صورت نیاز اطلاع دهید .
    در پناه حق.
    بازگشت سرافرازانه ستاره پرنور آسمون باشگاهو تبریک میگم
    خوش اومدی!!!!!!!!!!!!

    سلام خوش معرفت امیدوارم خوب باشی رفاقتمون زود تبدیل به اشنایی شد ....


    آدم ها مي ­آيند

    زندگي مي­ کنند

    مي­ ميرند

    و مي­ روند

    اما ...

    فاجعه­ ي زندگي تو

    آن هنگام آغاز مي­ شود

    که آدمي مي­ ميرد

    اما

    نمي رود !

    مي­ ماند ...

    و نبودنش در بودن تو

    چنان ته­ نشين مي شود

    که تو مي­ ميري در حالي که زنده­ اي

    و او زنده مي­ شود در حالي که مرده است ...!

    آزاده طاهائي
    سلام دوست خوب من اخه من نمیدونم کیاهستین اینجا؟؟؟


    چشم که گشود ...

    دلتنگ خانه بهشتی خود شد

    و گریست ...

    دستی پاهایش را گرفت

    چرخاند ...

    تا دنیای وارونه ما را ببیند

    و یاد بگیرد

    که دنیای ما

    با آنچه در بهشت کوچک خود

    آموخته بود

    فرق دارد ...!


    معبودم ...

    گاهی آنقدر واقعیت داری

    که سرم به یک تکه ابر سجده می برد

    و توقع دارم از سنگ

    مهربانی را !

    ...

    امروز خواستم از خودم بنویسم

    اما نشد !

    خواستم از تو بنویسم

    که ناگهان اشک ریختم و دستانم لرزید !

    تو خوب می دانی که آسمان من بارانیست ...

    تو خوبتر می دانی که نیازم به تو ابدیست ...

    تو می دانی، خوب می دانی

    که ایمان از دست رفته باز خواهد گشت ...

    باز خواهد گشت ...!
    سلام ستاره جونم خوبی؟
    با درس و دانشگاه چه میکنی؟


    حوصله ام سر می رود ... می رود ... می رود ... تا باز به آغاز می رسم !

    می میرم ، دوباره زنده ام می کند ...

    ایمان می آورم ، می جنگم ، می میرم !

    می نویسم ، خط می زنم ...

    خط خوردگی هایم را حفظم ، می نویسم !

    فریاد می زنم ، می گریزم ، می گریزانم ...

    ضجه می زنم که بازگرد، باز طغیان می کنم !

    خدا می سازم ، توبه می کنم ، سجده می کنم ...

    در سجده به مامنم کافر می شوم ، بی خدا می شوم ...

    .

    .

    .

    از این همه تکرار حوصله ام سر می رود ... می رود ... می رود تا به آغاز می رسم ...!


    ستاره


    نقطه ای در دوردست فقط یک نقطه است ...

    نزدیک تر که بیاید شکل می گیرد ...

    او یک انسان است !

    به تو که می رسد ... قلب طپشی عاشقانه دارد !

    دوباره می رود بسوی نقطه شدن ...

    او یک خاطره است ...!


    قدم هایی که نزدیک می شوند ...

    فاصله هایی که کم می شوند ...

    دست هایی که دیگر تنها نیستند ...

    فاصله هایی که زیاد می شوند ...

    قدم هایی که دور می شوند ...

    و نگاهی که حسرت را تجربه می کند ...

    این است تعریف تنهایی !!!
    میدونین ۷ مهر روز تولد موسویه
    همه با هم ۷ مهر ساعت ۴ بعد از ظهر میدان ۷ تیر
    بادکنک های سبزی رو که با گاز شهری پر کردیم به آسمان رها میکنیم
    تا آسمان شهرمون سبز سبز بشه
    با اینکار پیام تبزیک تولد رهبر جنبشمون رو بهش تقدیم میکنیم
    و مشت محکمی بدهان دولت کودتا میزنیم
    اگه موافقید بیایید این خبر رو پخش و رسانه ایش کنیم
    نظرتون چیه ؟

    (خواهش میکنم به همه بگو)
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا