زير نور مهتاب ، بودن را باور كن ، بوسيدن را به خاطر بسپار و آغوشت را در تن نقره اي ماه جاري كن ، و دستانت را نردباني كن براي رفتن به عرش مهرباني و چشمانت را منتظر بگذار براي زلال ترين ديدار زير نور مهتاب ، باور كن هر چيزي كه بودن را و ماندن را به تو هديه ميكند . و فراموش كن هرچيزي كه تاريكي را به تو مي سپارد