Sogol1681
پسندها
5,392

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نه عزیز من نه جان من ما بیشتر از اینا به شما مدیونیم
    تو محفل دوستی پیام بزار جواب میدم
    شاید بعضی شبا منم اومدم
    زود زود بیا پیش ما باشه؟
    برای دربی هم دعا کن هوا خیلی پس
    سوگلي دوست دارم واسه تو هم عين آبجي سايه يه تولد درست و حسابي بگيرم ولي خب مي دوني كه ديگه كسي مارو عين سابق اينجا تحويل نميگيره اصلا همين چند نفري كه واسشون پيام ميدن هستن كه يادشونه افشيني وجود داره و زنده ست واسه همين ... بي خيال تولدت مبارك
    تولد توئه سوگلي؟؟؟
    خب مباركه خانوم ايشالا كه 120 ساله بشي كمه؟؟؟خب هر چقدر ساله كه دوست داري بشي ايشالا كه روزاي خوبي داشته باشي خانوم مارو هم دعا كن
    سلام
    وای ببخشید تولدت مبارک
    دیروز تولدت بود بس که نمیبینمت یادم رفت
    الان میرم به بچه ها میگم تبریک بگن
    من رفتم


    قدم هایی که نزدیک می شوند ...

    فاصله هایی که کم می شوند ...

    دست هایی که دیگر تنها نیستند ...

    فاصله هایی که زیاد می شوند ...

    قدم هایی که دور می شوند ...

    و نگاهی که حسرت را تجربه می کند ...

    این است تعریف تنهایی !!!
    سلام
    مرسي بابت تبريك تولد
    اما من آذري هستم
    اشتباه شده بود
    عطش خشک تو بر ریگ بیابان ماسید
    کوزه ای دادمت ای تشنه مگر یادت نیست؟
    تو که خود سوزی هر شب پره را می فهمی
    باورم نیست که مرگ بال و پر یادت نیست؟
    تو به دلریختگان چشم نداری، بی دل
    آنچنان غرق غروبی که سحر یادت نیست؟
    یادم هست ، یادت نیست؟
    ممنون عيد تو هم مبارك كل كل نمياي ديگه البته نياي بهتره...
    راستي مگه من خواسته نامعقول هم دارم
    مزرع سبز فلک ديدم و داس مه نو ؛ يادم از کشته خويش آمد و هنگام درو .... آيا چيزي قابل درو در اين رمضان کاشته ايم
    پیشا پیش عیدفطر را به شما و خانواده محتر تبریک می گویم
    سلام عزیز دلم ...خوبی خانمی

    زنده باشی گلم...ممنونم ازت...
    شادباشی عزیزم


    در درون تو کسی است

    ‌دنیایی است

    وتو را یاری خواهد داد که خواستن را

    به شدن بدل کنی !

    و نیرویی نهفته که گامهایت را

    پیوسته به راه تواند برد ...

    پس خویشتن را آنگونه که می پسندی ترسیم کن !

    و هر روز تنها گام بردار... آرام و پرتوان ...

    در امتداد آن رویای دلپذیر ...

    آری! گاه چنین شود که تداوم راه

    سخت و نا ممکن آيد !

    رویاهایت را فرو مگذار ...

    پس آنگاه سحر گاه فراخواهد رسید

    که چشم بگشایی و خویشتن را ببینی

    بایسته و پرتوان ...

    و آمیخته ی آنچه که می خواسته ای ...

    این کمترین پاداش شهامت است

    و ایمان به آنکه در توست ...

    و آویختن به رویاهایت ...

    رویاهایت را فرومگذار ...............!


    دونالوین


    خدایا !
    به بنده هایت عادت می کنیم
    تا عادت به تو را ، از سر به در کنیم !

    به تو عادت می کنیم
    تا عادت به بنده هایت را از سر به در کنیم !

    تنها عادتی را با عادتی دیگر عوض می کنیم و در این میان هیچ وقت نمی فهمیم؛

    نه تو را ، و نه بنده هایت را ...


    خداوندا بندگانت شکر نعمت تو کنند ...

    و من ...

    شکر بودن تو ...

    چرا که نعمت ؛ بودن تو ست ...!
    سلام گلم قبول باشه
    اجی نمیدونی خوشه دیگه چرا نمییاد یعنی به تو خبری نداده؟


    خالی ست

    اتاق کوچک من ...


    من

    تکیه داده ام سرم را

    به کتابی که

    نمی توانم بخوانمش !


    شاید

    کسی که

    به انگشت سبابه در می زند

    خدای خسته ي مهربان باشد ...!


    شبنم آذر


    ضربه ای به پشتش نواخته شد ...

    چشمانش را باز کرد ...

    متعجب از آنچه می دید ...

    گریه را آغاز کرد ...

    از بهشت خدا به جهنم زمینی اش سقوط کرده بود ...

    متولد شده بود ...!!!
    نامه ای به ادمین
    اینجا
    به بقیه دوستان هم اطلاع دهید


    وقتی حسرت ها حتی جای دل تنگی ها را هم می گیرد ...

    وقتی روزگار سرد است ...

    وقتی روز به آفتاب التماس می کند ...

    وقتی شب به مهتاب وعده ای جز تاریکی نمی دهد، نمی تواند که بدهد !

    وقتی همه چیز به هم ریخته است !

    وقتی روزگار هیچ وقت آن طور که می خواهی پیش نمی رود ...

    وقتی آواز گنجشک ها هم این جا شنیده نمی شود ...

    وقتی ما در آنیم (لحظه) ولی برگ های طلایی پاییز به سرعت ثانیه های عمرمان یکی یکی از خاطرات درخت پاک می شوند ...

    .

    .

    .

    آن قدر برای رسیدن می رویم که در آخر می بینیم او در همین نزدیکی هاست ......
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا