Sky Shield
پسندها
893

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • پیس دییرم
    بد نبود
    همه قاطی کرده بودن . فک کن اینقدر جا گذاشته بود
    .
    .
    .
    .
    بعد گفته بود یه داستانو تعریف کنین
    عادت ندارم به ناامید شدن ...
    اما فشار خواب و سردرد به من تخت خوابم رو نشون میده، باید یه ماوس هم بخرم، این برا بازی خوب نیست
    نمیدونم امیر جان، من میرم لالا، تو هم کارات رو بکن بیا، خواب بهترین چیز دنیاست (زیر 18 سال)

    شبت فرشادی ... مرسی بابت مشاوره
    آخه من یه اخلاق خیلی بدی دارم که وقتی چیزی باشه میخوامش، و تا کامل نداشته باشم شروع نمیکنم، حدود 10-12 تا کرک شده اش رو دارم، اما میدونی دیگه کرمی ِ که افتاده به جونم
    الان میرم باز میگردم، فکر کردی الکیه لرد بزرگ رو از کاری منصرف کردن!؟
    فدای تو ما بیشتر

    به نظرت آدم سه ماه خونه نره و دائم با استادای .................و زبون نفهم سر و کله بزنه خوب می مونه؟
    سلام داداش این روزای پر خیر و برکت رو بهت تبریک میگم التماس دعا

    روز دانشجو هم مبارک
    اما من از تاریکی می ترسم :cry:

    آخه اینطوری که نمی شه... از کجا بفهمیم شما کی هستید؟ کی نیستید؟:mad:
    ببینم میشه توضیح بدید چرا هممیشه چراغ خاموش میاید؟ :cool:
    اصلاً چه معنی می داره این کارا؟ :mad:
    پس این چشمی که داره بر و بر بهم نگاه می کنه کیه؟ :surprised:
    چی شد؟ کی بزنم؟:eek:... با اینکه اون آواتار خشنتون رو عوض کردید ولی ظاهراً هنوزم آثار خشونتش هست :D
    حالا جریان چیه؟
    سلام ...
    مرسی شما خوبید؟ :gol:
    ببخشید من یه مدت نبودم...:redface:
    خوش می گذره؟
    می بینم ما نبودیم خیلی عوض شدید؟:D
    كتاب هايي كه در مورد دين زرتشت گذاشته بوديد فوق العاده بود + نگارش و اطلاعات صحيح. ممنون
    داداش
    ببین عکسام خوبه..
    گذاشتم توی سایت
    http://www.iran-eng.ir/showthread.php?p=1415938#post1415938
    هدیه :

    خدایا !
    مرا متبرک گردان
    تا در راه تو گام بردارم ،
    مهر بورزم و بخندم.
    به همه مهر بورزم ،
    هر چند از من بیزار باشند
    و در هر شرایطی ،
    هر چند ناگوار
    پیوسته خندان باشم.
    به من بیاموز
    در هر موقعیتی به تو تکیه کنم
    و نوای باشکوهت را بشنوم.
    چون هر آنکه نوای تو را بشنود
    با خویشتن و دنیا به آرامش می رسد.


    به سوی او ...
    silenta


    دخترک در برابر دفتر خاطراتش نشست ...

    آرام آنها را ورق زد ...

    صحنه ها پی در پی اجرا می شدند ...

    کارگردان ناتوانی بود که از مونتاژصحنه ها برنمی آمد !

    بادی وزید ...

    برگها به سرعت ورق خوردند ...

    مثل سالهایی که سریع و بی سر وصدا از پیش چشمانش عبور کردند ...

    و او غرق در اوهام دنیا

    رفتن هیچ کدام را حس نکرد ...


    ....


    خدایی دید ...

    نوری دید ...

    تسبیح... گل...پرنده...درخت...

    و حالا اشرف مخلوقات : انسان !

    اشرفی که کنار ادات ایمان

    گل...پرنده ... درخت

    احساس حقارت می کرد !


    ...


    باران بارید ...

    خاطراتش را شست و با خود برد !

    او ماند ...

    بغض ماند ...

    تنهایی ماند ...

    و

    نوری که در خاطراتش گم شد ...!


    NasibeH
    اینم بدون DLC مشکلی نداره که من کرم دارم!!
    باشه منتظر خبر از توام
    برا همون کاری که همه میخوان!
    دانلود کردم تو بازی اکانت valid میخوام!
    بله که قشن تره..
    طراحی معماری خوندم نه گرافیک که..
    ولی هر دوش قشنگه..
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا