S
پسندها
1,849

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نه اجی جونم رفته بودیم هوا خوری ببخشید الان دوباره میام مامانم صدام میکنه..
    کسی غیر از تو نمونده اگه حتی دیگه نیستی
    همه جا بوی تو جاری خودت اما دیگه نیستی
    نیستی اما مونده اسمت توی غربت شبونه
    میون رنگین کمون خاطرات عاشقونه
    آخرین ستاره بودی تو شب دلواپسی هام..
    خواستنت پناه من بود تو غروب بی کسی هام..
    لحظه هر لحظه پس از تو شب و گریه در کمینه..
    تو دیگه بر نمیگردی آخر قصه همینه!
    میشکنم بی تو و نیستی به سراغم نمیایی که ببینی
    بی تو میمیرم و نیستی.. تو کجایی تو کجایی که ببینی

    شب بی عاطفه برگشت.. شب بعد از رفتن تو..
    شبه از نیاز من پر.. شب خالی از تن تو..
    با تو گل بود و ترانه.. با تو بوسه بود و پرواز
    گل و بوسه بی تو گم شد.. بی تو پزمرده شد آواز

    آخرین ستاره بودی تو شب دلواپسی هام..
    خواستنت پناه من بود تو غروب بی کسی هام..
    لحظه هر لحظه پس از تو شب و گریه در کمینه..
    تو دیگه بر نمیگردی آخر قصه همینه!

    میشکنم بی تو و نیستی به سراغم نمیایی که ببینی
    بی تو میمیرم و نیستی.. تو کجایی تو کجایی که ببینی
    سلام اجی جونم منم به یادتم گلم امروز خونه نبودم که نیومدم الان رسیدم خونه..:)
    سلام اجییییییی خوفی؟من جایی بودم نمیتونستم بیاممم فدای دل نگرانتون
    من خسته گرد عالم درمان ز کس ندیدم...........تا درد عشق دیدم درمان من گرفته
    تو نیز دل کبابی درمان ز درد یابی......................گر گرد درد گردی فرمان من گرفته
    در بحر ناامیدی از خود طمع بریدی....................زین بحر سر برآری مرجان من گرفته
    بشکن طلسم صورت بگشای چشم سیرت.......تا شرق و غرب بینی سلطان من گرفته
    ساقی غیب بینی پیدا سلام کرده.......................پیمانه جام کرده پیمان من گرفته
    من دامنش کشیده کای نوح روح دیده..........از گریه عالمی بین طوفان من گرفته
    تو تاج ما وآنگه سرهای ما شکسته......................تو یار غار وآنگه یاران من گرفته
    گوید ز گریه بگذر زان سوی گریه بنگر...............عشاق روح گشته ریحان من گرفته
    یاران دل شکسته بر صدر دل نشسته.........مستان و می‌پرستان میدان من گرفته
    همچو سگان تازی می‌کن شکار خامش......نی چون سگان عوعو کهدان من گرفته
    تبریز شمس دین را بر چرخ جان ببینی..........اشراق نور رویش کیهان من گرفته
    بوی عیدی، بوی توت، بوی کاغذرنگی،
    بوی تند ماهی‌دودی وسط سفره‌ی نو،
    بوی یاس جانماز ترمه‌ی مادربزرگ،


    با اینا زمستونو سر می‌کنم،
    با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!


    شادی شکستن قلک پول،
    وحشت کم شدن سکه‌ی عیدی از شمردن زیاد،
    بوی اسکناس تانخورده‌ی لای کتاب،


    با اینا زمستونو سر می‌کنم،
    با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!


    فکر قاشق زدن یه دختر چادرسیا،
    شوق یک خیز بلند از روی بته‌های نور،
    برق کفش جف‌شده تو گنجه‌ها،


    با اینا زمستونو سر می‌کنم،
    با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!


    عشق یک ستاره ساختن با دولک،
    ترس ناتموم گذاشتن جریمه‌های عید مدرسه،
    بوی گل محمدی که خشک شده لای کتاب،


    با اینا زمستونو سر می‌کنم،
    با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!


    بوی باغ‌چه، بوی حوض، عطر خوب نذری،
    شب جمعه پی فانوس توی کوچه گم شدن،
    توی جوی لاجوردی هوس یه آب‌تنی،


    با اینا زمستونو سر می‌کنم،
    با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم
    اخه چندتا شعر گذاشته بودم...........حذفش کردین؟
    صبح؟؟؟؟؟؟ظهرت بخیر.........میبینم که تو معتادتری!!!!!راستی سلام.......
    ساعت دارع 5 صبح ميشه من برم بخوابم ديگه....ديدي خوابم نگرفت

    باي
    از میان دو واژه انسان و انسانیت، اولی در میان کوچه‌ها و دومی در لابلای کتاب‌ها سر‌گردان است...!!
    بیا دست قشنگ مهربانت را عصایی کن که برخیزم
    و شور انگیز و شوق آلود بدامان شقایقها بیاویزم
    بدزدم تیشه فرهاد عاشق را و بی پروا چنان رعدی بنای سنگی غم را فرو ریزم
    بسازم کلبه عشقی میان باغ فرداها و حافظ وار بر بام فلک طرحی دگر از عشق اندازم و نقش دیگری ریزم
    بیا واكن لبانم را به تكرار سرود عشق كه من آن مرغ غمگین شباویزم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا