زندگی برگه امتحانیست زیر دستان ما
گاه صحیح می نویسیم و گاه غلط
گاه مینویسیم و گاه خط میزنیم بی آنکه بدانیم وقتی نمانده
و معلم سر میرسد ومی گوید برگه ها بالا . . .
سلام خوبی؟ اینم یه فال خیلی قشنگه.... نیت کن بعد بخون...
در نهانخانه عرشت صنمی خوش دارم
کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم
عاشق و رندم و می خواره به آواز بلند
وین همه منصب از آن حورپری وش دارم
گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داری
من به آه سحرت زلف مشوش دارم
گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوست
من رخ زرد بخونا به منقش دارم
گر به کاشانه رندان قدمی خواهی زد
نقل شعر شکرین و می بیغش دارم
ناوک غمزه بیار و رسن زلف که من
جنگها با دل مجروح بلاکش دارم
حافظا چون غم و شادی جهان در گذر است
بهتر آنست که من خاطر خود خوش دارم
الان 12 شب هم گذشته
هنوز سرکارم
مشقای کلاس فردام مونده
ریپورت جلسه ی فردام مونده
آزمایشا خوب پیش نمی ره باید فردا صبح زود بیام سرکار، عصرشم کلاس دارم
یه پیشنهاد کاری جدید بهم شده
نمی دونم قبول کنم یا نه
کارش خیلی دردسر داره و به شدت وقت گیر
بخوام براش اپلای کنم باید یک ماه کامل بشینم براش همه درسام و از اول تا هرچیزی هم که نخوندم مرور کنم
هنوز جواب ندادم بهشون داره بهش فکر می کنم
این یه ماه ظاهرا خیلی درگیرتر خواهم بود
از طرفی این پروژه را هم باید تا آخر این ماه تحویل بدم پروژه کلاسمم هست
نمی دونم می تونم این یه ماه را جون سالم به در ببرم یا نه
حس می کنم خیلی عقبم
هنوز خیلی باید بدوم
سرعت بالاست شاید یهو مجبور شدم سرعتم به اندازه مجذور سرعت نور ببرم بالا و یهو شدم انرژی کامل :دی
آخی خل شدم رفت
ستی بچت از دست رفت
باید این عکس مصدقم بردارم وگرنه اسم این بنده خدا هم بدنام می شه
برام دعا کن
اگر این یه ماه را بتونم به همه این کارا برسم
خیلی خوب می شه
شایدم نشه
ولی فکر می کنم بشه
:|
ای بابا
آی دونت نو وات تو سِی :|
تو فکر این طوفان سندی بودم یادم افتاد کجایی نگرانیم رفع شد :دی دور ترین منطقه ممکن نسبت به محل ورود طوفان
ولی من خالم اینا همون جلو طوفان هستن، چی می شه یعنی