نرین بیرون سیل ببرتتون
انشالله 5و 6 سال دیگه می خوام بیام پیشتون اونوقت دیگه کسی نیست برم پیشش
انشالله 5و 6 سال دیگه می خوام بیام پیشتون اونوقت دیگه کسی نیست برم پیشش
@ RESPINA @
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
مبگم که حمید نمیشه مثل پست های اول من یه موضوعی رو فقط روایت کنی؟؟یعنی هردو طرف رو مثل یه حادثه تو گذشته گزارش کرد؟
من یادمه چی بود
بله یه کوچولو بارون بارید
یعنی می باره و قطع میشه
حمید میترسم اینجورینشه کنترلش کنیم!!اونجا چون همه دارن مطلب میذارن و ورود هم برای همه آزاده ممکنه کسی بیاد جواب بده کسی بیاد چیزی بگه که تاپیک به سمتی بره که حالت آموزشی که میخوام داشته باشه کمرنگ بشه..وقتی توی یه پست مطلبی رو عنوان میکنیم و همونجا حمعش میکنیم کنترل بیشتری داریم تا این که بخوایم منتظر عکس العمل ها باشیم که ممکنه بعضا غیر منتظره باشه.
خوبم ممنون
یاد گذشته ها
اولین روز های ورود به باشگاه
شمام عوض کن
سلام داداش حمید
آهان یعنی میگی دختر و پسر ها از طرف آقا فری و آرام بنویسن؟
درسته..اتفاق چند وقته دارم روی همین فکر میکنم ولی نمیدونم سر چی باید با هم دعوا کنن...خیلی موضوع مهمیه..در این مورد اگه بنویسی که خییلی عالیه...جایی که هیچ کس نیم من نمیشه!!
نه!! :دی
منظورت رو نفهمیدم
خدایا!
به فرشتگانت بسپار که در لحظه،لحظۀ نیایشِ خود تمامِ کسانی که دوست میدارم را از یاد نبرند.....
سلام عزيزم. نماز و روزه هاي شما هم قبول باشه...
حتما
در درون تو کسی است
دنیایی است
وتو را یاری خواهد داد که خواستن را
به شدن بدل کنی !
و نیرویی نهفته که گامهایت را
پیوسته به راه تواند برد ...
پس خویشتن را آنگونه که می پسندی ترسیم کن !
و هر روز تنها گام بردار... آرام و پرتوان ...
در امتداد آن رویای دلپذیر ...
آری! گاه چنین شود که تداوم راه
سخت و نا ممکن آيد !
رویاهایت را فرو مگذار ...
پس آنگاه سحر گاه فراخواهد رسید
که چشم بگشایی و خویشتن را ببینی
بایسته و پرتوان ...
و آمیخته ی آنچه که می خواسته ای ...
این کمترین پاداش شهامت است
و ایمان به آنکه در توست ...
و آویختن به رویاهایت ...
رویاهایت را فرومگذار ...............!
دونالوین
بدو بیا اینجا
**خاطرات مدرسه **
خدایا !
به بنده هایت عادت می کنیم
تا عادت به تو را ، از سر به در کنیم !
به تو عادت می کنیم
تا عادت به بنده هایت را از سر به در کنیم !
تنها عادتی را با عادتی دیگر عوض می کنیم و در این میان هیچ وقت نمی فهمیم؛
نه تو را ، و نه بنده هایت را ...
سلام تولد خانومی
دوست دارم شرکت کنید
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?p=1149844
به دوستات هم بگو
مرسی
آره میگه اونجا سختمه بشور بساب کردن..خونه راحت ترم
خوش به حالتون!!من هی به آقا فری میگم بریم مشهد این یه ماه رو ها!!گوش نمیده
:دی آره منتظرم سحری رو آقا فری حاضر کنه برم بخورم!! :دی
سلام حمید جونم
خوبی عزیز؟ خانواده خوبن؟
دلم برات خیلی تنگ شده
نماز و روزه هات قبول باشه
ممنونم از پیامای خوبی که برام میفرستی
یا علی...
خداوندا بندگانت شکر نعمت تو کنند ...
و من ...
شکر بودن تو ...
چرا که نعمت ؛ بودن تو ست ...!
سلام حمیدجان..یه جورایی میگی کسی ندونه فکر یکنه من ماهی یه بار آنم!!نمیگه من ماهی یه بار آن نیستم!! :دی
خوبی پسل گل؟
گالری نقاشی باشگاه
بیان احساس هنری 4
[IMG]
سلام.حال شما؟از شعر زیبایی که فرستادین بینهایت متشکرم دوست عزیز.
خالی ست
اتاق کوچک من ...
من
تکیه داده ام سرم را
به کتابی که
نمی توانم بخوانمش !
شاید
کسی که
به انگشت سبابه در می زند
خدای خسته ي مهربان باشد ...!
شبنم آذر
ره آورد گفتگو با نادان دو چیز است: نخست از دست دادن بخشی از عمر و دیگری گرفتار شدن به افکار پوچ و بی ارزش.
اُرد بزرگ
گفتم : که چیست فرق میان شراب و آب
کاین یک کند خنک دل و آن یک کند کباب
گفتا : که آب خنده ی عشق است درسرشک
لیکن شراب نقش سرشک است در سراب
ضربه ای به پشتش نواخته شد ...
چشمانش را باز کرد ...
متعجب از آنچه می دید ...
گریه را آغاز کرد ...
از بهشت خدا به جهنم زمینی اش سقوط کرده بود ...
متولد شده بود ...!!! -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
