سلام دوست گلم. بابت پیام ممنون.
مریز دانه که ما خود اسیر دام توایم
ز صید طایر بی بال و پر چه می خواهی؟
اثر ز ناله ی خونین دلان گریزان است
ز ناله ی دل خونین اثر چه می خواهی؟
به گریه بر سر راهش فتاده بودم دوش
به خنده گفت: از این رهگذر چه می خواهی؟
چه پرسی از من مدهوش راز هستی را؟
ز مست بی خبر از خود خبر چه می خواهی؟