MINA 73
پسندها
295

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • فکر کن دوباره فارسی دارم و باید بشینم پاسش کنم:cry:دیگه اعصاب فارسی رو ندارم:cool:امروز سر کلاس داشتیم چرت میزدیم:Dخود استاد هم خوابش گرفته بود بیچاره:biggrin:
    سلام خانمی خوبی؟:redface:الان سوختم دیدم نیم ساعت پیش انلاین بودی:cry:وای پورشه هه خیلی باحال بود:biggrin:;)
    کوه هم من همیشه پایه ام!بزار یکم بهتر بشی و کامل خوب بشی بعدش با هم میریم کوه:thumbsup:
    آره اندیشه رو میخوام:w10:کی همدیگه رو ببینیم عزیزم که کتابو ازت بگیرم؟:w02:
    سلام خانمی:redface:اون شکلکاو نشان از ذهن بهم ریختمه:biggrin:گفتم یه خودی از خودم نشون بدم:D
    شبا وقتی که بیداری .. خدا هم با تو بیداره

    تا وقتی که نخوابی تو .. ازت چش ور نمیداره

    خدا می‌بینه حالت رو .. خدا میدونه حست رو

    از اون بالا میاد پایین .. خدا می‌گیره دسِت رو

    خدا میدونه تو قلبت .. چه اندازه تو غم داری

    خدا میدونه تو دنیا .. چه چیزی رو تو کم داری

    خدا نزدیک قلب توست .. با یک آغوش وا کرده

    نذار پلک‌هاتو روی هم .. اگه قلبت پره درده

    خدا رو میشه حسش کرد .. توی هر حالی که باشی

    فقط باید تو با یادش .. توی هر لحظه همراشی
    اوا چرا داری میری:cry:تازه داشتیم گرم میگرفتیم!راستی یادم رفت بگم 19 واحد برداشتم!:)
    منم بسی بسیار خوشحال شدم با هم حرفیدیم;)
    باشه گلم بوس بای:redface:
    راستی یادم رفت یه چیزی بگم!تو دانشگاه پیام نوره که بودم هممون دختر بودیم تک و توک پسر میدیدم بیاد سر کلاس ولی اینجا همه اش پسره و تک و توک دختر میبینیم!نمیدونی ادم قیافه هاشونو میبینه روحش تازه میشه:biggrin:
    واقعا؟پس چیز عادی ایه:Dاونجا با دو سه نفر ترم اخری رفیق شدم هر روز میبینمشون بعد میگن تو که هنوز اینجایی و امروز کلاس داری منم میگم ا شما هم که امروز کلاس دارین:biggrin:هیچی دیگه اونجا چند دقیقه برای حال خودمون سکوت اختیار میکنیم:surprised:کلا فکر کنم ترم اول و اخر نداره بشتگی به شانس ادم داره;)
    چه جالب!چقدر به استاده فشار عصبی وارد شده که کلا سه نفر دانشجو براش اومدن:biggrin:
    امروز سر کلاس زبان همه دختر بودیم و فقط دو تا پسر تو کلاس بودن!استاده هم زن بود و پایه!بعدش به پسرا میگفت تفکیک جنسیت کردن پاشین برین بیرون سر کلاس خودتون بیاین اونا هم نمیرفتن میگفتن با کلاس بعدیشون یه ساعت میشه و نمیتونن ساعت بعد بیان!ما هم ترکیده بودیم از خنده که استاد میگفت هوای اینارو داشته باشیم:biggrin:
    خب بر دار برنامه نویسی رو:eek:اگر ندادن بهت میخوای چیکار کنی؟:confused:
    هر روز از صبح میرم تا 5بعد از ظهر به غیر پنج شنبه و یکشنبه ها :biggrin:یعنی به هر چی انتخاب واحده گفتم زکی:surprised:فکر کن صبح تا ساعت 10 کلاس دارم بعدش کلاس ندارم تا ساعت یک و نیم!!!:biggrin:یعنی مرده کشته ی این وقت ازاد بین کلاس هام هستم:cool:
    تو همیشه دوست خوفی هستی عسیسم:)میسی به یادم بودی..بوووووس
    در ذهن زنانه ی من....

    مرد یعنی تکیه گاهی امن.....

    یعنی بوسه ای از روی دوست داشتن ،بدون اندکی شرم!

    در ذهن زنانه ی من....

    مرد یعنی کوه بودن، پر از سخاوت، پر از حیای مردانه...

    در کنار این ابهت،لوس شدنهای کودکانه!!!

    در ذهن زنانه ی ِمن...

    مرد یعنی دوست میدارمت تو هر لحظه با منی!

    تو مردی...

    من بی تو از تمام آفرینش بیگانه ام
    سلام رفیق
    نماین وبلاگم افسردگی گرفتم بیاین دیگه نظر بدین
    پیشرفت دارم یا نع؟
    به آرامی آغاز به مردن می کنی
    اگر سفر نکنی
    اگر کتابی نخوانی
    اگر به اصوات زندگی گوش ندهی
    اگر از خودت قدردانی نکنی
    به آرامی آغاز به مردن می کنی
    زمانی که خود باوری را در خودت بکشی
    وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند
    به آرامی آغاز به مردن می کنی
    اگر برده عادات خود شوی
    اگر همیشه از یک راه تکراری بروی
    اگر روزمرگی را تغییر ندهی
    اگر رنگ های متفاوت به تن نکنی
    یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی
    اگر از شور و حرارت ، ازاحساسات سرکش
    از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وا می دارند و ضربان قلبت را تند می کنند دوری کنی...
    تو به آرامی آغاز به مردن می کنی
    اگر هنگامی که با شغلت، یا عشقت شاد نیستی ، ان را عوض نکنی
    اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی
    و اگر ورای رویاها نروی
    اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی ات
    ورای مصلحت اندیشی بروی
    امروز زندگی را آغاز کن
    امروز مخاطره کن
    امروز کاری کن
    نگذار که به آرامی بمیری
    شادی را فراموش مکن !
    غمگینی آدم هایی که دوستشان دارم،غمگینم میکند...

    گاهی دلم میخواهد با انگشتم گوشه لبشان را بالا بگیرم

    شاید خنده یادشان بیاید..

    اینکه کاری از دستم بر نمی آید..

    اینکه زورم به دنیا نمیرسد..

    تلخ است..

    خیلی تلخ...
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/492629-عکس-های-دیدنی-از-عجیب-ترین-جنگل-جهان?p=6845102&viewfull=1#post6845102
    منم از خونه ها میخوام خب:cry:
    .
    .
    .
    نه بابا دفترچه راهنمای کلاه چیه!داره بچه هیز بازی در میاره حواسش یه جای دیگه است:biggrin:

    ممنون بابت عکس ها:redface:
    سلام خانمی خوبی؟خب به سلامتی:redface:منم دیروز دانشگاه بودم!تا ساعت 5 کلاس دارم نیستم که بیام اینجا;)حالا از ترم بعد با اینترنت دانشگاه میام اینجا:D
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/492431-داستان-های-کوتاه-ولی-تاثیر-گذار?p=6843157&viewfull=1#post6843157
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا