MEMOL...
پسندها
3,736

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام مرضیه خانم
    واقعا شرمنده کردین
    ممنونم از پیامهاتون
    سلام گلم.خوبی؟ممنونم نازم پیدا کردم .ببخشید این چند مدت به زحمت انداختمت.یا علی
    شاید امروز بهانه ایست برای بودن من
    یا نه شاید فرصتی است برای نبودنم
    نمیدانم هستم یا نه
    شبها از پی هم میگذرند
    روزها میایند و میروند
    پس من کجای این رفت و آمدهای بی دلیلم
    جای من کجاست
    درون قلب تو آیا
    نه دل تو نه جای من است
    نه میخواهد که راهی بر من باز کند
    دست تقدیر است که نمیگذارد
    کاش میتوانستم دستان تقدیر را میگرفتم
    آنوقت با حرارت وجودم وادارش میکردم
    آنچه کند که من میخواهم
    آنوقت نقش ما در زندگی و بودنمان چقدر
    پررنگ میشد
    انگار یه تیکه از روحمو یه

    گوشه جا گذاشتم

    نمیدونم چرا ولی حس میکنم

    تنها شدم

    واقعیت اینه که همیشه تنها بودم

    ولی یه مدت خودم و گول زده بودم

    انگار

    حالا باز بیدار شدم

    از یه خواب کوتاه

    نمیدونم خواب خوبی بود یا بد

    ولی هر چی بود

    تموم شد

    درست مثل یه سایه اومدو رفت

    مثل یه نسیم شاید هم مثل یه شبح

    هر چی بود حالا دیگه نیست

    حالا من موندم وهمون احساسات همیشگی

    خدا خودش کمکم کنه

    باز دارم به انتها میرسم

    خدایا نذار تموم بشم!
    سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااام گل من :)
    حال آبجیه نازم چطوره؟
    وای یه دنیا ازت ممنونم عزیز دلم ,چه شعرای نازی بودن
    یه عالمه بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس
    دوسِت دارم خیلی... :)
    :gol:واقعآ خیلی عکسات قشنگو دوست داشتنیند:heart: ممل جان..موفق باشی
    واقعآ خیلی عکسات قشنگو دوست داشتنیند ممل جان..موفق باشی
    واقعآ خیلی عکسات قشنگو دوست داشتنیند مثل خودت ممل جان.بای
    خواهش میکنم.
    از مطالب قشنگتون واقعا ممنوم.خیلی پر احساسن.
    سلام از این همه روحیه لطیف واقعا حس خوبی میکنم امیدوارم موفق پیروز باشید
    مرضيه جان از متناي قشنگت ممنون مثل هيشه
    به ادم ارامش ميده
    به
    احوال خانوم مرضیه
    خوبی ؟

    :gol:

    منم خوبم، ممنونم
    می خواستم
    در این تاریکی شب مزمن
    فانوسی قرض بده
    همسایه!
    شاید
    سایه ام به دیوار بیفتد
    بزرگ شوم
    و برای چیدن ستاره ات
    دستم به آسمان برسد
    که اینجا روی زمین
    هر شب که به آسمان نگاه می کنم
    لبخند ستاره ای
    پایم را بند کرده است
    به شب های مهتابی رنگ
    دختر بچه ای
    با موهای در هم ریخته و بلند
    دست در دست ستاره ها
    گرد تو می چرخند
    تا در این شب مزمن
    فانوسی از تو قرض بگیرد
    همسایه!
    گلی را که دیروز
    به دیدار من هدیه آوردی ای دوست
    دور از رخ نازنین تو
    امروز پژمرد
    همه لطف و زیبایی اش را
    که حسرت به روی تو می خورد و
    هوش از سر ما به تاراج می برد
    گرمای شب برد
    صفای تو اما گلی پایدار است
    بهشتی همیشه بهار است
    گل مهر تو در دل و جان
    گل بی خزان
    گل تا که من زنده ام ماندگار است
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا