
بنازم به اون ستونا که پفکای من خوردشون میکرد..اخه اینم زندگی بود واسه من ساخته بودی

..بعدشم پفک واست خوب نبود..من به فکرت بودم ملو..پفک سیری کاذب ایجاد میکرد

..اونوقت غذا نمیخوردی..اوااااا..کجا نون و ماست بود..نگو اینجوری ابرومونو حفظ کن...چیزززز خب....همیشه که نبودد..یه شب نون پنیر بود یه شب نون و ماست..تنوع غذایی داشتیم بابا ملو...این بود جواب زحمات من

یادته نون هم همیشه سنگک بود..آخی..یادم انداختی ملو..

روزهای پرخاطره
ملووووووووووووو نه اینکارو با من نکن..همین امروز به شانلی گفتم دیگه با مصوم نمیمونم..آخه رفته واسه شانلی حلقه اینا خریده واسه من نه..بعدش منم گفتم میام پیش تو
آبروداری کن ملووووو..حالا جهنم الضرر تو که اینهمه مدت بدبختی کشیدی یه هفته هم روش
بعدشم بیخود نشین از این فیلما ببین..این فیلما بدآموزی داره..تو از این حرفا بلد نبودی ملوو... حالا من که میام پیش تو..چه بخوای چه نخوای
