mehrdad2012
پسندها
1,659

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلااام داداشی خوبی؟؟؟چه خبر؟؟خوش میگذره؟؟
    میخواهم برگردم ب دوران کودکی....ان زمانها ک بدر تنها قهرمان بود...عشق تنها در اغوش مادر خلاصه میشد...بالاترین نقطه ی زمین شانه های بدر بود...تنها دردم زانو های زخمی ام بودند...تنها چیزی ک میشکست اسباب بازی هایم بود...و معنای خداحافظ تا فردا بود
    عشق یا دوست داشتن ؟؟؟!!!

    عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی


    دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال

    عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است


    دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد

    همگام با آن اوج می گیرد

    عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها

    بر آن اثر می گذارد


    دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند

    عشق طوفانی و متلاطم است


    دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار وسرشار از نجابت

    عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی

    “ فهمیدن و اندیشیدن “ نیست


    دوست داشتن، دراوج، از سر حد عقل فراتر میرود

    و فهمیدن و اندیشیدن را از زمین می کند و باخود به قله ی بلند اشراق می برد
    اشکی که به هنگام شکست میریزیم،همان عرقی است که به هنگام تلاش نریخته ایم
    آه چ زیبا بود گرمی دستانت !
    و چ گرم بود زیبایی چشمانت !

    و چ چشمگیر بود احساست !
    و چ با احساس بود طنین نگاهت !

    و چ طنین انداز بود ان خاطره !
    و چ خاطره ای بود ان خاطره

    ان خاطره ک..
    فکر میکردم دوستم داری !!!!
    اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي...دل بي تو به جان آمد وقت است که بازآيي
    دايم گل اين بستان شاداب نمي ماند...درياب ضعيفان را در وقت توانايي
    ديشب گله زلفش با باد همي کردم...گفتا غلطي بگذر زين فکرت سودايي
    صد باد صبا اين جا با سلسله مي رقصند...اين است حريف اي دل تا باد نپيمايي
    مشتاقي و مهجوري دور از تو چنانم کرد...کز دست بخواهد شد پاياب شکيبايي
    يا رب به که شايد گفت اين نکته که در عالم...رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجايي
    ساقي چمن گل را بي روي تو رنگي نيست...شمشاد خرامان کن تا باغ بيارايي
    اي درد توام درمان در بستر ناکامي...و اي ياد توام مونس در گوشه تنهايي
    در دايره قسمت ما نقطه تسليميم...لطف آن چه تو انديشي حکم آن چه تو فرمايي
    فکر خود و راي خود در عالم رندي نيست...کفر است در اين مذهب خودبيني و خودرايي
    زين دايره مينا خونين جگرم مي ده...تا حل کنم اين مشکل در ساغر مينايي
    حافظ شب هجران شد بوي خوش وصل آمد...شاديت مبارک باد اي عاشق شيدايي
    هنگامي كه دري از خوشبختي به روي ما بسته ميشود ، دري ديگر باز مي شود ولي ما اغلب چنان به دربسته چشم مي دوزيم كه درهاي باز را نمي بينيم
    منم دلم تنگ شده واسه جمعمون
    شاد باشی
    خدا نگهدارت
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا