مهربان من
آمدم تا عاشقانه در کنار تو بمانم
تا برای تو بمیرم
مهربان من !
آمدم ای نازنینم تا به جبران گذشته
سر ز پایت بر نگیرم
همزبان من !
آمدم تا آن که باشم تکیه گاه خستگی هات
ای گل نیلوفر من !
تا سحرگاهان بپیچد عطر گرم بازوانت در حریم بستر من
مهربان من !
بر دو چشم من نگا کن
تو منو از من جدا کن
با محبت آشنا کن
ترک آن افسانه ها کن
مهربانی را صدا کن
این تو و من را رها کن
نازنینم
تو منو از نو بنا کن !