mani24
پسندها
36,493

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • مرا نگاه کن .

    در فراسوی شب ........

    انجا که ستاره ها .......تمامیت خود را به مخاطبشان هدیه میدهند .....

    من نیز در اعماق شب ........تو را در اغوش می گیرم

    و عاشقانه هایم رابرایت باز می گویم .....


    عاشقانه میخوانم تو را ........در فاصله چشم دوخته ام به انتظار شب .....


    ستارگان منتظرند .......میخواهند اواز دلشان را که پر ترانه است از اسمانشان ببارند .....

    تو نیز ستاره ات را بخوان.....





    در عمقِ شبِ ساکتِ سرد ..

    زیرِ بارشِ ممتدِ درد ..

    می چسبم با دو دستِ خیالِ خویش ..

    به چَنگِ حزینِ دلم ..

    می بندم .. دو چشمِ خسته را ..

    و .. می نوازم تار به تارِ دلم .. را ..

    آرام .. آراااام ..

    و .. نرم نرم .. زمزمه می کنم ..

    نامِ تو را .. به زیرِ لب ..

    و با احساسِ دستِ گرمِ تو .. بر روی شانه ام ..

    ترکِ همه .. سختی .. و .. یا که سردی می کنم ..

    گوش کن .. به نوایِ دلم .. ای یادِ قشنگ ..

    گوش کن که چگونه .. با چنگِ حزینِ خویش ..

    می نوازد برای تو و دلت .. هر چه نغمه یِ شاد ..

    و به یادِ لبخندِ دلنشینِ تو .. مدااااام .. لبخند به لب دارد ..

    گوش کن به نغمه هایِ شادِ دلم .. در دلِ سکوتِ شب ..

    گوش کن ..

    کمی بمان ..
    قاف» حرف آخر عشق است

    آنجا که نام «تو» آغاز می‌شود

    و قاف حرف اول قلب است

    آنجا که نبض واژه‌های تو دلتنگ می‌شود

    و قاف حرف اول قله است

    آنجا که بادبان غزل‌هات باز می‌شود

    و قاف حرف اول قاصدک است

    آنجا که شعر برای تو پرواز می‌شود

    و قاف حرف اول قبله است

    آنجا که شعر تو آواز می‌شود

    و قاف قاب دلمرده‌ی تنهایی ماست

    آنجا که نام تو بر خاک، راز می‌شود

    و قافِ قسمت تو شاید این باشد:

    چه دیر زخم‌های کهنه‌ی تو باز می‌شود

    و رنج حرف آخر نام توست

    آنجا که مرگِ بغضِ نفس‌هات، شعر می‌شود

    و قاف حرف اول قلب است

    آنجا که یاد تو تکثیر می‌شود
    برای تو زندگی میکنم ، به عشق تو نفس میکشم ، بدون تو میمیرم!

    برای تو مینویسم ، از عشقت و آن قلب مهربانت ....

    مینویسم که دوستت دارم برای همیشه و تا ابد!

    تویی زیباترین زیبایی ها ، تویی مظهر خوبی ها ، این تویی همان لایق بهترینها!

    تویی تنها بهانه نفس کشیدنم ، این تویی تنها ترانه زندگی ام....

    تویی یک عشق جاودانه ، خیلی دوستت دارم صادقانه ....

    بیا با هم زندگی را با عشق و محبت بسازیم و به عشق هم زنده بمانیم!

    ای قشنگترین لحظه ، ای زیباترین کلام خیلی دوستت دارم...

    تویی پاکترین عشق روی زمین ، می پرستم تو را بعد از خدای آسمانها و زمین!

    به عشق تو زندگی میکنم ، برای تو نفس میکشم

    بیا در کنارم عزیزم ، عطر وجودت به من آرامش میدهد ، حضورت در کنارم مرا به اوج

    عشق می رساند ....

    بیا در کنارم ، دستانت را به من بده ، بگذار با گرمی دستانت احساس خوشبختی کنم!

    احساس کنم که برای منی !

    تویی لایق بهترینها ، تویی که لایق قلب منی و حافظ احساس من....


    مثل همیشه با تو هستم ، بیشتر از همیشه عاشق تو هستم...

    مثل همیشه ، بیشتر از گذشته ، برای همیشه ، میگویم که دوستت دارم همیشه
    برای تو مینویسم زندگی من ........

    برای تو ئی که هر لحظه ام پراز وجود توست .....و با یاد تو میگذرد ....

    دستانت را لمس می کنم .........

    صورتت را نوازش می کنم .....

    تو را در اغوش می گیرم .....

    برایت از دلم میگویم .....

    از حرف هایی میگویم که قاصدک هایی از عشق را به همراه دارند .......



    گــِره دستان َت بر دستان َم

    ای کاش

    کـــور میـشد

    دست های َت از دست های َم

    هـــرگز دور

    نمیشد ....
    کیستی تو؟؟

    نزدیک می شوی به من

    در من خانه می کنی

    در من حضور می یابی

    لحظه به لحظه

    هرجا و هر کجا

    توی انگشت هایم جاری می شوی!

    سطرسطر خاطراتم را می نگاری

    روی لبم می نشینی

    خنده می شوی

    حرف می شوی

    دلم که می گیرد از چشم هایم می باری!

    کیستی؟

    کیستی تو ؟

    کیستی تو که این همه در من می تابی؟!

    بی آنکه کاسته شوی...

    بی آنکه غروب کرده باشی...

    کیستی؟

    کیستی تو که این همه سزاوار حرفهای عاشقانه ای؟!

    کیستی تو که دیدنت زندگی، رفتنت مرگ است...

    بمان مهربانم ...

    از هنوز تا همیشه ....
    دوستت دارم .....

    قلبم ازان توست ......

    نوشته هایم برای توست ......

    توئی که در تمامی لحظه هایم وجود داری ......

    مرا بخوان زندگی من .......

    مرا با دلت بخوان ......

    مرا از تمام باورهایت بخوان .......


    برای تو مینویسم زندگی من ........

    برای تو ئی که هر لحظه ام پراز وجود توست .....و با یاد تو میگذرد ....

    دستانت را لمس می کنم .........

    صورتت را نوازش می کنم .....

    تو را در اغوش می گیرم .....

    برایت از دلم میگویم .....

    از حرف هایی میگویم که قاصدک هایی از عشق را به همراه دارند .......
    اسمانت را ابی رنگ کن
    خورشیدت را طلایی
    لبخندت را همیشگی
    دلت را سرخ
    انگار از همون روزاست.. حال و هوام رنگه توئه...

    کوچه دلتنگه توئه...


    دلم گرفته.....

    دوباره هوای تورو دارم......

    چشمای خیسم.........

    واسه ی دیدنت بی قراره.......

    این راهه دورم.. خبر از دل من که نداره....

    آروم ندارم...

    یه نشونه میخوام واسه قلبم.....

    جز این نشونه... واسه چیزی دخیل نمیبندم...

    این دل تنهام... دوباه هوای تورو داره....


    هوای شهر تو و بوی گلا...

    پیچیده توی اتاقم مثل خواب...

    داره بدجوری غریبی میکنه...

    آخه جز تو دردمو کی میدونه...
    تقدیم به تو می کنم تمام احساسات درونم را

    که مشتاقانه تو را طلب می کنند

    تقدیم به تو که یادت در فکر من ، عشقت در قلب من ،

    و نگاهت همیشه در ذهن من ماندگارست

    و عطر مهربانیت همیشه در وجودم جاریست .

    به تو تقدیم می کنم لحظه لحظه های دلتنگیم را

    که به وسعت تمام روزهایی ست که به تو به سر می شود

    و به تو تقدیم می کنم عشق را که در تپش های قلبم

    و در اشتیاق چشمان همیشه منتظرم یافتم

    این هدیه ی ناقابلی از من به توست

    گوش ای از قلب پناهش ده و با خورشید مهربانیت نگهبانش باش

    همیشه در خاطرم جاودانه ای عشقم
    امشب،
    در اندیشه باران خورده ام،
    چه کسی قطره ها را می چیند و،
    طراوتشان را، به لبان خشک بهانه هایم می بخشد؟
    چه کسی؟
    برترکهای خسته کوزه خیالم، مرهم آبی می کشد
    شاید حادثه ای
    کنده خیال او را، به ساحل تن من، رسانده است
    نمی دانم
    اما
    دیگر فاصله ائی نمانده،
    من در ژرفای احساس تو شنا میکنم،
    تا فردا
    که در گنجه خیال تو پنهان شوم
    چه زیباست، این پنهان شدن و دیگر پیدا نشدن
    همچو، بادبادک دست کودکی،
    که در اوج بی صدائی میرقصد
    یا قایق کاغذی که، در تشت آسمان بی آب می رود
    در قلبم غوغایی است غوغای عشق تو
    می خواهم كه مرا به حال خود وا مگذاری و مرا همیشه با خود همراه سازی
    بگذار تا از احساسات شیرینت لبریز شوم
    بگذار تا به وسعت قلب پرمهرت دست یابم
    زلالی عشقت را از من مگیر، انشای چشمت را برایم بخوان
    تا با شنیدن آن سرشار از شادی شوم
    دریچه ی نگاهت را به روی من مبند مگذار تا نگاههای محبت آمیزت انتها یابد
    بگذار تا با دلی سیر به تماشایت نشینم و از عمق نگاهت سیراب شوم
    ای رویای دیرینه ی من بگذار روییدن نرگس را در نگاهت ببینم
    بگذار باران عشقت بر من ببارد تا من در زیر این باران زیبا خود را سیراب نمایم
    بگذار تا برگهای خسته ی پاییزان به رقص عاشقی در بیایند
    تو را قسم به مقدسات عالم که بگذار کویر دلت به دریا راهی یابد
    بگذار برایت همچون زلیخای یوسف باشم
    بگذار تا جاودانگی عشق را در خود ببینم
    بگذارتا صدف دریای دل من باشی
    كه مروارید درونش برایم درخشش عشق زیبای تو را داشته باشد
    می خواهم در كنار تو به اوج ابرها برسم
    ای ستارگان آسمان همه بدانید و راز مرا همیشه با خود همراه سازید که من او را چگونه دوست دارم
    دلــــــــــــــــتنگم



    آنقدر دلتنگ و سردر گمم که هر سوی دیوار اتاق دلم به من طعنه می زند


    آه

    کاش قلمم خشک نمیشد و رنگی در وجودم باقی می ماند

    تا تمام ناگفته هایم را نقاشی می کردم

    می خواهم فریاد سرکشم را روی دیوار دلت نقاشی کنم

    می خواهم نگاهم را

    قلبم را

    احساسم را

    سکوتم را

    حرف های نگفته ام را

    باور هایم را

    صداقتم را

    و از همه مهمتر دوستت دارم را

    روی دیوار دلت نقاشی کنم

    فقط به من اجازه بده تا خوش نقش ترین دیوار قلبی را برایت نقاشی کنم
    برای تو زندگی میکنم ، به عشق تو نفس میکشم ، بدون تو میمیرم!

    برای تو مینویسم ، از عشقت و آن قلب مهربانت ....

    مینویسم که دوستت دارم برای همیشه و تا ابد!

    تویی زیباترین زیبایی ها ، تویی مظهر خوبی ها ، این تویی همان لایق بهترینها!

    تویی تنها بهانه نفس کشیدنم ، این تویی تنها ترانه زندگی ام....

    تویی یک عشق جاودانه ، خیلی دوستت دارم صادقانه ....

    بیا با هم زندگی را با عشق و محبت بسازیم و به عشق هم زنده بمانیم!

    ای قشنگترین لحظه ، ای زیباترین کلام خیلی دوستت دارم...

    تویی پاکترین عشق روی زمین ، می پرستم تو را بعد از خدای آسمانها و زمین!

    به عشق تو زندگی میکنم ، برای تو نفس میکشم

    بیا در کنارم عزیزم ، عطر وجودت به من آرامش میدهد ، حضورت در کنارم مرا به اوج

    عشق می رساند ....

    بیا در کنارم ، دستانت را به من بده ، بگذار با گرمی دستانت احساس خوشبختی کنم!

    احساس کنم که برای منی !

    تویی لایق بهترینها ، تویی که لایق قلب منی و حافظ احساس من....


    مثل همیشه با تو هستم ، بیشتر از همیشه عاشق تو هستم...

    مثل همیشه ، بیشتر از گذشته ، برای همیشه ، میگویم که دوستت دارم همیشه
    برای تو مینویسم زندگی من ........

    برای تو ئی که هر لحظه ام پراز وجود توست .....و با یاد تو میگذرد ....

    دستانت را لمس می کنم .........

    صورتت را نوازش می کنم .....

    تو را در اغوش می گیرم .....

    برایت از دلم میگویم .....

    از حرف هایی میگویم که قاصدک هایی از عشق را به همراه دارند .......



    گــِره دستان َت بر دستان َم

    ای کاش

    کـــور میـشد

    دست های َت از دست های َم

    هـــرگز دور

    نمیشد ....
    امشب

    رهگذر خاطره ها

    درکوچه باغ یاد توسیر می کند.


    او

    از پنجره چشمان تو

    شادی را

    آرزو را

    امید را

    احساس می کند.


    دنیا زیباست

    پنجره چشمانت را بازبگذار

    بگذار که این رهگذر خسته

    در هوای باغ امیدت

    نفسی تازه کند.
    کیستی تو؟؟

    نزدیک می شوی به من

    در من خانه می کنی

    در من حضور می یابی

    لحظه به لحظه

    هرجا و هر کجا

    توی انگشت هایم جاری می شوی!

    سطرسطر خاطراتم را می نگاری

    روی لبم می نشینی

    خنده می شوی

    حرف می شوی

    دلم که می گیرد از چشم هایم می باری!

    کیستی؟

    کیستی تو ؟

    کیستی تو که این همه در من می تابی؟!

    بی آنکه کاسته شوی...

    بی آنکه غروب کرده باشی...

    کیستی؟

    کیستی تو که این همه سزاوار حرفهای عاشقانه ای؟!

    کیستی تو که دیدنت زندگی، رفتنت مرگ است...

    بمان مهربانم ...

    از هنوز تا همیشه ....
    اگه شاهزاده تمام قصه ها باشی
    برای شاه شدن
    باید
    زنی بشود
    ملکه تمام قصه هایت
    گاهی ادمها پرواز میکنند
    به کدامین سرزمین نمیدانم
    اما تنها
    تلاشتان را بکنید
    حتی اگر
    خسته هستید
    ادمه دهید
    کسی مراقبتان هست
    قلبم را به تو میدهم
    که تنها تویی لایق این قلب
    کاش در فراسوی زمانها
    همیشه در کنار هم باشیم
    وقتی کنار تو هستم
    به اوج اسمانها میروم
    و تو را
    دوست میدارم
    تا ابدیت
    و تنها
    ارزویم
    کنار تو بودن هست
    برای تو زندگی میکنم ، به عشق تو نفس میکشم ، بدون تو میمیرم!

    برای تو مینویسم ، از عشقت و آن قلب مهربانت ....

    مینویسم که دوستت دارم برای همیشه و تا ابد!

    تویی زیباترین زیبایی ها ، تویی مظهر خوبی ها ، این تویی همان لایق بهترینها!

    تویی تنها بهانه نفس کشیدنم ، این تویی تنها ترانه زندگی ام....

    تویی یک عشق جاودانه ، خیلی دوستت دارم صادقانه ....

    بیا با هم زندگی را با عشق و محبت بسازیم و به عشق هم زنده بمانیم!

    ای قشنگترین لحظه ، ای زیباترین کلام خیلی دوستت دارم...

    تویی پاکترین عشق روی زمین ، می پرستم تو را بعد از خدای آسمانها و زمین!

    به عشق تو زندگی میکنم ، برای تو نفس میکشم

    بیا در کنارم عزیزم ، عطر وجودت به من آرامش میدهد ، حضورت در کنارم مرا به اوج

    عشق می رساند ....

    بیا در کنارم ، دستانت را به من بده ، بگذار با گرمی دستانت احساس خوشبختی کنم!

    احساس کنم که برای منی !

    تویی لایق بهترینها ، تویی که لایق قلب منی و حافظ احساس من....


    مثل همیشه با تو هستم ، بیشتر از همیشه عاشق تو هستم...

    مثل همیشه ، بیشتر از گذشته ، برای همیشه ، میگویم که دوستت دارم همیشه
    برای تو مینویسم زندگی من ........

    برای تو ئی که هر لحظه ام پراز وجود توست .....و با یاد تو میگذرد ....

    دستانت را لمس می کنم .........

    صورتت را نوازش می کنم .....

    تو را در اغوش می گیرم .....

    برایت از دلم میگویم .....

    از حرف هایی میگویم که قاصدک هایی از عشق را به همراه دارند .......


    مي بيني چقدر ساده است ؟ ديگر نمي شناسمت اما . . .

    دوستت دارم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا