mani24
پسندها
36,493

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اندوه که از حد بگذرد

    جایش را می دهد به یک بی اعتنایی مزمن !

    دیگر مهم نیست ...

    بودن یا نبودن

    داشتن یا نداشتن ...

    آن چه اهمیت دارد

    کشداری رخوتناک از حسی است

    که دیگر تو را به واکنش نمی کشاند !

    در آن لحظه فقط در سکوت غرق می شود

    و نگاه می کنی و نگاه و ... نگاه ...
    لذت زندگی
    اونجاست که
    بدونی
    کسی
    تو دنیا هست که
    به یادت تو
    فقط اشک میریزه
    وگرنه
    زیادند
    کسایی که بخواد کنارشون باشی
    اما
    فقط
    بخاطر
    دوست داشتنت
    چشماش بارونی میشه و
    کسی حتی
    خبر نداره
    بدترین قسمت زندگی،انتظار کشیدن است.

    امـــا...بهترین قسمت زندگی!!

    داشتن کسی است که....

    ارزش انتظار کشیدن داشته باشه

    تا میخواهم از تو دل بکنم
    صبر می آید...
    من چقدر این عطسه ها را دوست دارم!!!
    تنهایی من
    عمیق ترین جای جهان است
    و انگشتان تو هیچ وقت به عمق فاجعه پی نخواهد برد

    می مانم

    مینویسم ........


    نمیذارم چراغ این خانه خاموش شه ....

    زودتر برگرد

    من اینجا می مانم .......
    دلم برایت تنگ است ....یار من ...

    دوست دارم .....تکیه کردن بر شانه هایت را .....زیرا تکیه گاه من تو هستی ....عشق من ...

    یاد هست ؟؟

    این منظره جزئی از خاطراطمان است .....فصلی از نگاهمان ....که ما را عاشقتر از همیشه کرد ...

    نگاه خوشید ....دلمان را از همیشه گرم تر کرده بود ...

    ترنم باد ....موسیقی عاشقی را مینواخت .....

    باد دلدادگیمان را به همه ی عاشقان خبر میداد ...

    بیا ....همراه من ....این خاطره را از دوباره تکرار کنیم ...

    ای عشق ....دفتر خاطرات من و تو را همه ی عاشقان میدانند ....


    عشق من

    مرا با تو دلی زیباست ...چشانم از تو بیتاب و فضای کلبه ای زیباست ...

    دلم با توست ..

    دلم ساز غم دوری در این فریاد فراموشی هاست ..

    اگر جانم ستانی تو ....بدان رفتن در اغوش تو زیباست ..

    همانم من ..

    همان عشقی که برتو همتای نوازش در غم بیناست ...

    کنارم باش .بمان با من ..

    که من جام شراب عشق ...چه عطری از نفسهایت..بر جانم..روایت از طلوع خورشیدی از اقاقی هاست ..

    صدایم کن ..در این محفل ...مرا اغازی از رویای چکاوک هایی عاشق باش ...

    مرا همدم ..مرا همراه در این صحنه ی نجوای زمان دلدادگی ...فریادی از عشق در طنین باد باش ..

    مرا وسعت ببخش ای یار ..که من جانم در این دنیا از جام نفسهای تو برپاست ...

    بخوان بامن ..سرود عشق ..

    که من عاشق بر این وصف نوای عشق با تو در این محفل.. طنین انداز موسیقی شمیم احساسم ...

    بخوان با من تو همراهم ...روایت کن ....تو همراهم ....عشقی جاودانه را از شکفتن دراین ورطه ی هستی از عشق..یار من ...


    تنها صدایت را می خواهم تا موسیقی سکوت لحظه هایم باشد

    نگاهت را می خواهم تا روشنی چشم های خسته ام باشد

    وجودت را می خواهم تا گرمای قندیل آغوشم باشد

    خیالت را می خواهم تا خاطره لحظه های فراموشم باشد

    دست هایت را می خواهم تا نوازشگر بی کسی اشک هایم باشد

    و تنها خنده هایت را می خواهم تا مرهم کهنه زخم های زندگی ام باشد

    آری تنها تو را می خواهم ...



    Click here to view the original image of 750x582px.
    نیستی .....و این دل همه جا مجنون وار از تو میگوید ...


    هیچگاه نگذاشتم بدانی که این فاصله ها چه دردی را در اغوش غزل هایم وصف میکند.....


    شدم دلدار دل و غمخوار لحظه های ماتم گرفته از نبودنت ..


    بیا ....


    این اغوش تنها با نور نغمه های حضور تو گرم میشود .....


    هوای نبودنت را توان نفس کشیدن نیست ...


    آسمان را بنگر
    كه هنوز بعد صدها شب وروز
    گرم و آبي و پر از مهر به ما مي خندد
    يا زميني كه دلش از سردي شبهاي خزان
    نه گرفت....نه شکست...
    ماه من غصه چرا؟؟ تو مرا داري و من هر شب و روز
    آرزويم همه خوشبختي توست
    ماه من ، دل به غم دادن و از غصه سخن گفتن ها
    كار آنهايي نيست که خدارا دارند...
    عشق من

    خنده هایت برای من عالمی دیگر است ......

    عالمی که میدانم روزهایش را با تولد عشق اغاز میشود و شب هایش را با دلدادگی عاشقان به صبح میرساند .....

    زیباست عشقت .......خندیدنت ......

    من دیگر از خدای خود چه بخواهم ؟؟؟

    همه ی زندگی من ..........خنده های توست ......


    شاهزاده ی من ...

    :heart::gol:



    عشق من

    قلبم را تا به ابد به تو هدیه میدهم ......

    نگاهم را

    دستانم را به تو هدیه میدهم ..

    امانتی از من به تو ..باورم را به تو هدیه میدهم ....

    من یک انسانم ....از جنس خاک ...از جنس اب ...از جنس باد ...از عشق هوای نفسهای پروردگارم ...

    پیچک عشق را در وجودم نهفته ام ...و تو را محصور عشقم میکنم ...

    مگر میشود بی تو بود ، آنگاه که تویی تنها بهانه برای بودنم!

    بوی عطر تنت را مدت هاست به انتظار نشسته ام ...

    با نگاهم به دنبالت میگردم ...

    توئی تنها بهانه دلخوشی هایم

    تنهایت نمیگذارم ....

    رهایت نمیکنم ....


    تو با نگاهت ..عشقت را در قلبم میپرورانی ....

    دوستت دارم ....

    زندگی من .....


  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا