سلام
درباره ارواح همینو بگم که
عمیو من مریض بود تو بیمارستان،منم ساعت 2 ظهر بود،تازه اومده بودم خونه، خواب بودم. تو خواب عمومو دیدم که نشسته بالاسرم ،منو بیدار کرد،منم طبیعی پاشدم نشستم(تو خوابا) میگم عه عمو چی شد؟ اینجا چیکار میکنی؟خوب شدی که(برگشته بود به حالت وقتی که سالم بود)؟گفت آره بابا خوب شدم رفت.الانم جام خیلی خوبه.خدا بیامرز داشت میخندید
تلفن زنگ زد من از خواب بیدار شدم
عمو کوچیکم بود
گفت علی عمو فوت کرد گفتم کی گفت 10 دقیقه پیش
اینجا بود که ارواح و اون دنیا ایمان آوردم(حالا شایدم تصادفی بوده باشه)
اینارو گفتم چون به نظر من به خاطر دردایی که کشیده بود تو این دنیا به خاطر مریضیش گناهاش پاک شده بود که گفت جام خوبه