magsod

اخه من به تو چی بگم...هان....
حالا پیام بهت ندادم دلیل بر این نیست که پروفایلت نیومدم....
دیروز اومدم دیدم 1 هفته بیشتر نیومدی....[IMG]
من میدونم با تو
در ضمن یه بار دیگه به من بگی کم پیدا...خودمو میکشم....
تو اخرش منو راهیه تیمارستان میکنی:cry:

:razz::gol:

سلام داداش. كجايي تو؟؟؟ با غيبت صغري داري مي كني؟؟؟؟؟؟
*اين معصئم و ارغوان تازگي ها چه دست زني پيدا كردن.....

معصوم اصرار نکن
من با این مقصود قهرم....
تا اخرین قطره خون با مقصود قهرم
توضیحاتش محکمه پسند نبود.....باید بکشمش[IMG]
معصوم جونم خشن شدی تو که باز:cry:

اتش بس
من بزرگترتون هستم
بشینید ببینم الان از هر جفتتون میخوام یک امتحان بگیرم هر کی نمرش بالای 10 بشه با من طرفه [IMG]
نه یعنی اینکه .....هر کی نمرش زیره 20 بشه بازم با من طرفه [IMG]
خلاصه اینکه در هر دو حالت با من طرفید
میشینید درس میخونید خجالتم که اصلا نمیکشید [IMG]

سلام....
مقصود اینقدر رو اعصاب من راه نرو....
اخه پسر من چیکار کنم از دست تو
راستی معصومو اینجوری نبین...من ابجیشم..من دوست جونیشم....منو تنها نمیذاره...دلتو خوش نکن
اخه پسر تو یه هفته نبودی..اونوقت من بگم فلگ of چیکار میکنه
بابا تو اخرشی به خدا....[IMG]

مثل اینکه باید اون یه فقره قتلو انجام بدم ...اینجوری نمیشه[IMG]
معصوم پایه ای یا نه
کجااااااااااااااااااااااااااااااا بودی..هااااااااااااااااااااااااااااااااان؟[IMG]
کجااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟
زود باش توضیح بده......[IMG]
وگرنه.....کلامون میره تو هم.....[IMG]
ای کلک چرا کلاتو برداشتی[IMG]

هان پس منتظر بودی برم تا برام پیام بزاری
مشکل فیوز داریم نمیدونم چرا هی میره برق بعد میاد منم تابع برقم دیگه
تو چه احوالات از درسو مشقها ...دیکته شبهاتو خوش خط مینویسی ؟؟؟

شرمنده عزيز.قصد ناراحت كردنتو نداشتم. منظوري هم نداشتم. ببخش .....

به به حاج مقصود
خوبم پسر
تو شطوری ؟؟؟دیگه کم کم به دوستان سر میزنیااااااااااامنم دلم برات تنگ شده بود
مرسی بابت تبریک عید ....میگم عیدی در پیش رونداریم جلوتر تبریکشو بگو جبران شه با این
منم داشتم کم کم اعلام همکاری با ارغوان میکردم خوب شد خودتو رسوندی
از پایینی نگران نباش که تو مصونی ....داداشیه خودمی خودم هواتو دارم
اخ نگو از درساکه دلمون خون است هی همچین میخونیم ....درسا خوبن ...فعلا مشکله خاصی نیست جز کمبود وقت در گل گیر کردی ؟؟چرا ؟؟؟؟این حرفها چیه میزینی تو اخه من که میدونم ممتازه دانشگاهی ...

من نوكرتم. شما هر چي مي خواي بگو داداش. تشر هم اگه به ما بزني برامون مثل لالاييه!!

نمیدونم کی بود که هی به من میگفت کم پیدا
نمیدونم کی بودا.....نمیدونم[IMG]
مقصود بیشتر از یه هفتس نیستی..[IMG]
دعا کن توضیحاتی که قراره بابت غیبتت بدی محکمه پسند باشه[IMG] ...وگرنه یه فقره قتل تو باشگاه صورت خواهد پذیرفت[IMG]

سلام داش مقصوده گلمون .....بابا ایول دمت گرم ....
نه هیچی ...بخون ..بخون ..مزاحم نمیشم ....هیسسسسسسسس

سلام دوست من
اگه وقت کردین یه سر به این آدرس بزنین و سوالمو جواب بدین
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?p=526968&posted=1#post526968
تشکر

سلام مقصود جان عید رو بهت تبریک میگم :gol:
و از ایشون برات سلامتی و موفقیت خواستارم گل پسر :gol:

اگه يه بار ديگه به من همچين پيامي بدين به ادمين گزارش ميدم شك نكن
اصلا شوخي ندارم
در مسائلي كه به شما مربوط نيست دخالت نكنيد

اره ...به خدا راس میگی
اونقدر تو دانشگاه سخت میگیرن که ادم بیرون دانشگاه اصلا دلش نمیخواد یه حرف درسی بزنه
بی خیال مقصود جون
اهان مدار نداری
ایشالا ترم دیگه با هم میخونیمشنیست من این ترم این درسو می افتم واسه این میگم
مگه بازم ارور میده؟ماله من نداده خدارو شکر
ولی باشه برو تا اعصابت خورد نشده
مقصود کلی خوشحال شدم دیدمت
بازم بیا
ایشالا ایندفعه سه تایی با معصوم جمع بشیم مثل قبلنا هی به هم بخندیم جای معصوم خالی

مراقب خودت باش
درساتم خوب بخون
نمرهای خوب خوب بگیر
شعرهای احمد کایا هم زیاد بذار

خدانگهدارت

اهان اهان
ایدین خان؟
دیگه نمیبینمش
گویا مقصود خان ایدین خانو کشتن
باشه عزیز
ممنون حتما پیداش میکنم
خب چه خبرا
تالار زیاد نمیای؟
چرا؟

خواهش
چرا خدانگهدار
داری میری؟
بابا داداش مقصود
بعد اینهمه مدت من تورو دیدم
حالا داری میری
اخه داداشی اینهمه نامهربون بودی تو

اهان
به هرحال قشنگ بود
ببین من عاشق شعرهای احمد کایام
کاش شعراشو بیشتر بذاری تو پروفایلت
یا اگه تو تالار ادبیات میذاری بگو کدوم تاپیک
برم بخونم
قربونت
راستی اسمبلیو بی خیال
مدار الکتریکیت چطوره؟؟

در یاد منی حاجت باغ و چمنم نیست
جایی که تو باشی خبر از خویشتنم نیست
اشکم که به دنبال تو آواره ی شوقم
یارای سفر با تو و رای وطنم نیست
این لحظه چو باران فرو ریخته از برگ
صد گونه سخن هست و مجال سخنم نیست
بدرود تو را انجمنی گرد تو جمع اند
بیرون ز خودم راه در آن انجمنم نیست
دل می تپدم باز درین لحظه ی دیدار
دیدار ‚ چه دیدار ؟ که جان در بدنم نیست
بدرود و سفر خوش به تو آنجا که رهایی ست
من بسته ی دامم ره بیرون شدنم نیست
در ساحل آن شهر تو خوش زی که من اینجا
راهی به جز از سوختن و ساختنم نیست
تا باز کجا موج به ساحل رسد آن روز
روزی که نشانی ز من الا سخنم نیست

شفیعی کدکنی

واااااااااااااااااااای
مقصود....
چه شعر خوشگلی
به خدا نمیدونم چی بگم
شرمندم میکنی
چه شعرای خوشگلی
کلک نکنه شاعرش خودتی
هان؟
این شعر بی نظیر بود
کاش تو تالار ادبیات هم بنویسی تا بتونم جبران کنم

من که هستم
مقصود تو میخوای منو دق بدی...
هروقت هستم هم میگی نیستم[IMG]
اسب هم منظورم اون گلا بود....[IMG]
بی خیال[IMG]
به ذهنت فشار نیار اسمبلی ها میپره[IMG]

مقصود سلام
ای کیو خان[IMG] ....من میدونم تو دختر نیستی(خیلی هم دلت بخواد...ایش[IMG] )..اخه پسرا روز ندارن که من بخوام بهت تبریک بگم..واسه همین روز دخملو تبریک گفتم[IMG]
یعنی کار بدی کردم؟
گلات خیلی خوشگل بود[IMG]
در ضمن اسب پیشکشی رو دندونشو نشمر[IMG]
تو بی سلیقه ای به من چه[IMG]
مقصود کوشی؟[IMG]
چه خبرا[IMG]
بابا طلسم شدیم هممون[IMG]

سلام داداش! چطوري؟ خوش مي گذره؟ دمت داغ رسما! خيلي شعر قشنگي بود! بعضي تيكه هاش واقعا كم مونده بود اشكمو دربياره!
خيلي خوشحالم كردي! ممنون!

سلام عزيز ...
در مورد نظريه زبانها و ماشينها براي دستگرمي به لينك زير برو:
نظريه زبانها و ماشينها

و ايضا لينكهاي زير:
نظريه زبانها

وبلاگ تخصصي

يه جزوه هم تو كتابخونه گذاشتم دانلود كن ..

سلام مقصود جان گل گفتم رفتی با برف سال بعد بیای خوشحالم میبینمت
میبینی که چیکار میکنم ............میبینی که شدید دارم میخونم ...........اصلا فرصت اومدن به سایتو ندارم ............میبینی که نه ؟؟؟
باشه به طراوت حتما میگم دیدی که چی گفته ..باید استقبال شه .......برنامه نویسی سیستمهای تجاری رو میگی .....برا ما فاکس پرو تدریس شد ............
راستی ترکی که نوشتی فکر کنم خیلی غلیظ بود نگرفتم
الهی متن زیرو خوندی اروم شدی
من که الان دوباره خودم خوندمش استرس گرفتم از خشونتی که توشه بازم دمت گرم همیشه قسمته مثبته مسائلو میبینی دوسته خوبم
.
.
مقصود الان نیم ساعته با سایت درگیرم ....دیونه شدمچشم ندارن ببینن با تو میحرفم
به به این ایدین خان کیه شعر به این قشنگی بات گذاشته منم میخوام

سلام مقصود جان گل گفتم رفتی با برف سال بعد بیای خوشحالم میبینمت
میبینی که چیکار میکنم ............میبینی که شدید دارم میخونم ...........اصلا فرصت اومدن به سایتو ندارم ............میبینی که نه ؟؟؟
باشه به طراوت حتما میگم دیدی که چی گفته ..باید استقبال شه .......برنامه نویسی سیستمهای تجاری رو میگی .....برا ما فاکس پرو تدریس شد ............
راستی ترکی که نوشتی فکر کنم خیلی غلیظ بود نگرفتم
الهی متن زیرو خوندی اروم شدی
من که الان دوباره خودم خوندمش استرس گرفتم از خشونتی که توشه بازم دمت گرم همیشه قسمته مثبته مسائلو میبینی دوسته خوبم
.
.
مقصود الان نیم ساعته با سایت درگیرم ....دیونه شدم

Hayat bazen öyle insafsız ki

Küçük bir boşluğundan yakalar

Hissettirmez en zayıf anında

Seni ta yüreğinden yaralar

Ellerin kolların bağlansada

Başında kasırgalar kopsada

Sen tüm gücünle karşı koysanda

Seni acımasız sevdaya salar



Sende benim kadar gerçekleri görüyorsun

Beraber olamayız benim gibi biliyorsun

Bir başka dünyanın insanısın yavrucağım

Sen kendi dünyanın toprağında uyuyorsun



Haklısın biraz geç karşılaştık

Oysa hiç konuşmadan anlaştık

Bazı şeyler varki söylenmiyor

Biz senle sözleri susarak aştık

İnsan acılarla kıvransada

Ve o aşkla bir daha doğsada

Dünyasını yeniden kursada

Düşlerle gerçekler ayrı ayrı yaşar



Sende benim kadar gerçekleri görüyorsun

Beraber olamayız benim gibi biliyorsun

Bir başka dünyanın insanısın yavrucağım

Sen kendi dünyanın toprağında büyüyorsun

زندگی گاها آنقدر بی‌انصاف است که
از یک نقطه ضعفت به دام می‌اندازد

در ضعیفترین موقعیتت بدون اینکه حس کنی

از ته دلت زخم می زند

اگر دست و پایت هم بسته باشد

در سرت طوفانها هم بوزد

در مقابل تمامی قدرتها ایستاده باشی هم

تو را به عشقی بی‌رحم دچار می کند



تو هم اندازه من حقایق را می بینی

نمی تونیم باهم باشیم مثل من می دونی

از یک دنیای دیگر هستی عزیزم

تو در خاک دنیای خودت می خوابی



حق داری کمی دیر با هم برخورد کردیم

درحالیکه بدون کلامی باهم تووافق رسیدیم

بعضی چیزها هست که به زبان نمی‌آیند

ما با تو حرفها را با سکوت دنبال کردیم

اگر انسان با دردها گلاویز بشه

و با همان عشق دوباره به دنیا بیاید

اگر دنیایش را هم دوباره بسازد

رویاها و واقعیتها را تجربه می کند



تو هم اندازه من حقایق را می بینی

نمی تونیم باهم باشیم مثل من می دونی

از یک دنیای دیگر هستی عزیزم

تو در خاک دنیای خودت می خوابی