دنیای ما اندازه ی هم نیست
من عاشق بارون و گیتارم
من روزها تا ظهر می خوابم....من شبها تا صبح بیدارم
دنیای ما اندازه ی هم نیست
من خیلی وقتا ساکتم.....سردم
وقتی که میرم تو خودم شاید ...پاییز سال بعد برگردم
دنیای ما اندازه ی هم نیست
می بوسمت اما نمی مونم
تو دائم از اینده می پرسی...من حال فردامم نمی دونم
تو فکر یه اغوش محکم باش...اغوش این دیوونه محکم نیست
صد بار گفتم باز یادت رفت...دنیای ما اندازه ی هم نیست