فعلا همه چی رو هواست
حمیت میگه نمیتونه بیاد ، تو ک میگی 50 50 ، النازم که تابع جمع ، منم تابع جمع
حمیت میگه نمیتونه بیاد ، تو ک میگی 50 50 ، النازم که تابع جمع ، منم تابع جمع
l0ve.s0ng
- عضویت
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
نه دیگه علی که پسره فایده نداره که اون خانوم با شخصیت مد نظر هستن بیشتر تا استاد :دی
بابا کفشو قفسه ی کتابو ازین چیزا بود. کشتی منو
ایشالا تمام میشه راحت میشی..
بخون حالا این اخریو بذار خوب تمام بشه سیماجان..منم در حفظیات استعداد ندارم
..محکم باش
سلااااااااااااااااااااااااااام مرسی دوست گلم....
آره انگار پیچیده شده
بذا ببینم میشه احیاش کرد یا نه
دستش در دنکنه !! چه خانوم با شخصیتی هم بودن لابد ایشون :دی ...حله حله معرفی کن منم راه بندازه
فضول
بابا خانوم مهندس برقی زشتو...ولی من با این که مهندسی میخونم ولی دین و دل به مباحث علوم انسانی میبازم 
ا خوب درس بخون یعنی چه
جدا بیا یاد بده من الان معدل فوقم باید 19 میشد اگه بلد بودم
حله حله :دی
..
منم نخوندم ناراحت نباش دقیقا حس ش نبود
man chii??
اینجا دیگه مثل قدیما نیست
به خاطر بچه های قدیمی باشگاه میام
دلم براشون تنگ شده
ببین خب دیگه منکه حرفی ندارم
الان کدوم نقطه جغرافیایی هستی دخترم؟
سلام دوست خوبم :gol:
با آرزوی قبولی عزاداری هایتان :gol:
شما دعوت هستید در صورت تمایل گوشه ای از مراسم عزاداریتان را به ما نشان دهید:gol:
مشک را که پر آب کرد،از خوشحالی
حتی حواسش نبود
دستانش را بریده اند...!
بعد ریخته شدن آب هم
آنقدر ناراحت....
که باز فرصت نکرد
سراغی بگیرد از بازوانش...
فقط وقتی حسین امد بالای سرش
می خواست دست به سینه ، سلام دهد
که تازه فهمید
دستانش نیستند...!
.
.
.
•۩❖۩•...باز این چه شورش ست که در خلق عالم است...•۩❖۩• ویژه نامه ماه محرم*روز تاسوعا
نه ب من چیزی نگفت ، قرار کی ه؟
سلام خوبم تو چی
چیزای خوشمل
ماکه ندیدیم..بس که تو وحمید حرف شیرینی زدین دیگه شیرینی میبینم کهیر میزنم ..والا
ادم توهمه شرایط درسشومیخونه ..بهانه نیار تازه هواهم خوب بوده تو سفر درس میچسبیده خیلی.. -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
