javad ta Feb 18, 2013 نسیـم، دانه را از دوش مـورچـه انـداخت./مورچـه دانـه را دوبـاره بر دوش گرفــت و رو به آسمان گفــت:/گـاهـی یـادم مـی رود کــه، هستی…/کـاش بیـشتـر نسیـم بـوزد.
نسیـم، دانه را از دوش مـورچـه انـداخت./مورچـه دانـه را دوبـاره بر دوش گرفــت و رو به آسمان گفــت:/گـاهـی یـادم مـی رود کــه، هستی…/کـاش بیـشتـر نسیـم بـوزد.