F
پسندها
356

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • گر قلوه سنگ های ته جوی نبود ، ترنّم زیبای آب را چگونه می شنیدیم و اگر سختیها ی زندگی نبود ، چگونه خوبیهای آنرا حس می کردیم
    پیــری آن نیســت که از سر بزند موی سپــید هــــــر جوانی که به دل عشـــق ندارد پیــر است
    کی رفته‌ای زدل که تمنا کنم تو را/کی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم تو را
    غیبت نکرده‌ای که شوم طالب حضور/پنهان نگشته‌ای که هویدا کنم تو را
    با صد هزار جلوه برون آمدی که من/با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
    چشمم به صد مجاهده آیینه‌ساز شد/تا من به یک مشاهده شیدا کنم تو را
    بالای خود در آینهٔ چشم من ببین/تا با خبر زعالم بالا کنم تو را
    مستانه کاش در حرم و دیر بگذری/تا قبله‌گاه مؤمن و ترسا کنم تو را
    خواهم شبی نقاب ز رویت بر افکنم/خورشید کعبه، ماه کلیسا کنم تو را
    گر افتد آن دو زلف چلیپا به چنگ من/چندین هزار سلسله در پا کنم تو را
    طوبی و سدره گر به قیامت به من دهند/یک‌جا فدای قامت رعنا کنم تو را
    زیبا شود به کارگه عشق کار من/هر گه نظر به صورت زیبا کنم تو را
    رسوای عالمی شدم از شور عاشقی/ترسم خدا نخواسته رسوا کنم تو را
    با خیل غمزه گر به وثاقم گذر کنی/میر سپاه شاه صف‌آرا کنم تو را
    دیگه بیخیال همه جی شدی آره؟ جلو چشمم نمیدونم چرا متوجه نشدم..
    فرشید بیا تو صفحم اون عکسی که میوت گذاشته رو لینکشو بگیر باز کن..ماهاروببین ترکیدم از خنده..کم کم ارم میرم..خیلی وقته اینجام..جاشو دوس ندارم ضایعست...
    تو نمیدونی اینجا چقد سرده؟؟؟؟ آبها یخ بسته...بیچاره شادو...
    اصن نمیشه عکس فرستاد...چقد صفحت خوشجل شده فشیدی....
    سلام از ماست آقا جون...شهابمو گذاشتی که....خوبی ؟
    باز من یه ساعت طول کشید تا باشگامو با زکنم...الان جا داره چی بگیم"؟"؟"؟"؟"؟"؟"؟ همهبا هم یک صدا..
    123

    اهههههههههههههههههه
    خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ممنونم فرشید عزیز .... :gol::gol::gol:


    سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت‌،

    سرها در گریبان است‌.

    کسی سر بر نیارد کرد پاسخ ‌گفتن و دیدار یاران را.

    نگه جز پیش پا را دید نتواند،

    که ره تاریک و لغزان است‌.

    و گر دست محبّت سوی کس یازی‌،

    به اکراه آورد دست از بغل بیرون‌;

    که سرما سخت سوزان است‌.

    ...

    مسیحای جوانمرد من‌! ای ترسای پیر پیرهن‌چرکین‌!

    هوا بس ناجوانمردانه سرد است‌... آی‌...

    دمت گرم و سرت خوش باد!

    سلامم را تو پاسخ‌گوی‌، در بگشای‌!

    منم من‌، میهمان هر شبت‌، لولی‌وش‌ِ مغموم‌.

    منم من‌، سنگ‌ِ تیپا خورده رنجور.

    منم‌، دشنام پست آفرینش‌، نغمه ناجور.

    نه از رومم‌، نه از زنگم‌، همان بیرنگ‌ِ بیرنگم‌.

    بیا بگشای در، بگشای‌، دلتنگم‌.

    ...

    سلامت را نمی‌خواهند پاسخ‌گفت‌.

    هوا دلگیر، درها بسته‌، سرها در گریبان‌، دستها پنهان‌،

    نفسها ابر، دل ها خسته و غمگین‌،

    درختان اسکلت های بلورآجین‌،

    زمین دلمرده‌، سقف‌ِ آسمان کوتاه‌،

    غبارآلوده مهر و ماه‌،

    زمستان است‌.
    خداوندا تو خیلی بزرگی و من خیلی کوچک
    جالب اینجاست تو به این بزرگی من کوچک را فراموش نمیکنی. ولی من به این کوچکی تو را فراموش کرده ام
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا