bmd
پسندها
2,747

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • یه چیز می گم انشالله که ناراحت نشین
    می دونم گفتین ما تا من ناراحت نشم (گل)
    ولی اصلا هیچ وقت به این اندازه آروم بحث نکرده بودم ! بی هیچ عصبانیت و از جانب شما هم می دونم به این راحتی عصبانی نمی شید ( منم گه گاهی پا در کفش بزرگترا می کنم:redface: ) و این دلیلی بر بحث کردنم بوده و هست :gol:
    ممنون بابت همه چیز به خصوص و از همه مهمتر این وقت و این فکر
    آرزومند آرزوهایتان:gol:
    ببخشید از لحن بی پرده من
    مسلما خواب نیستم وگرنه این لحظات را خوابی شیرین می دیدم
    شاید یهتره دست از ریا بردارم و بگم و اقرار کنم خیلی دلم می خواد ، می خواست و شاید هم بخواد که فراموش کنم ولی نمی تونم یا شاید هنوز نتونستم

    شاید من هنوز برای درک خیلی کم دارم ولی از این خوشحالم که مثل بزرگترا به ترس از نفهمیدن و نفهم خوانده شدن اهمیتی نمی دم
    فقط تنها خواهشم از شما اینه که هرگز فکر نکنید در حرفهام کنایه وجود داره و منظورم به شخص خاصی و یا حتی شماست چون در اون صورت هنوز انقدر جرات دارم که مستقیم بگم
    از این که وقتتون را صرف یه بچه درهم بر هم کردین سپاسگزارم
    شما همواره برای ترک یا ادامه مختارید و حتی برای جواب دادن یا ندادن و هر چیزی
    اصلا این قصد را نداشتم و نخواهم داشت
    یکی از عیوب بزرگ من عدم سکوت در برابر چیزهایی هست که به باورشون نرسیدم و پرسش هام و حرف هام در بیشتر مواقع به شنونده و خواننده این حس را می ده که دارم نقدش می کنم هر چند که اصلا این قصد را ندارم و نداشتم تنها دوست داشتم دلیل طرف مقابل را می فهمیدم و این هم یکی از اون دلایل بود
    به امید خوبی ها و خوشی ها و روزهای بهتر برای همه :gol:
    شاید آزادیش آغوش من بود در جایی که برای خوشی چند ساعته گرفته شده بود و دیگه اون خواستنی اولیه نبود
    همین آرامش آزادیه سلب شدست
    آرامشی که باید در آغوش مادرش می داشت نه من
    نمی خوام با حفهام کسی را آزار بدم
    اگر ناخواسته این کار را کردم ببخشید
    نه مال من نبود
    فقط برای چند ساعتی نوازشش کردم
    مدتی این حق را به خودم نمی دم که آزادی یکی دیگه را هم به خاطر علاقه خودم ازش سلب کنم یا لا اقل سعی می کنم که نگیرم
    یا گم تر از اینی که هستم می شم یا پیدا می شم هر چی باشه بهتر از درجا زدنه
    مطمئنا گمشده شما ارزشی بالاتر از توهمه یافتن هست
    نه اصلا
    اهل عجز نیستم چون مطئنم دلیلی برای عجز نیست
    می خوام یه راست برم توی دلی هر چی تاریکی و ترسه
    نه هستم منتها کمی کمتر
    شاید اون موقع دنبال آدم ها بودم برای یافتن خودم
    ولی حالا دیگه خودم را کنکاش می کنم برای یافتن سوال هام
    نمی دونم چرا ولی دلم حوس کرده روزه بگیرم
    منتها روزه سکوت تا زمان رسیدن ...
    این عکسه خیلی شبیه خودته.کلاه....سیگار.......یه کوچلو غمگین و فیلسوفانه
    میگم داداشی دست بزنم داری؟قرارمون خشانت بود و یه نموره دعوا!!!! نه کتک کاری.گفته باشم ها.این طفلی چقد ناراحنه!عکستو میگم.ولی ازون یکی بهتره.باور کن داداشی اونو میدیدم میترسیدم بگم دعوام کنی ولی خب چاره ای نداشتم منمنو یه داداشی مهربون خشن!!!
    سلام خوب کردی اون عکس وحشتناکو از صفحت برداشتی.صد رحمت به سیگاری بودن.
    بهروز خوبی؟؟ میگم این دامنت کلوشه یا نیم کلوش؟!؟
    نه نکش...من غلط بتنم سیگال بکشم..
    خو جلو دخملی سیگال میکشی فک میکنه چیز خوبیه دیگه...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا