وای چه پسر بارونیه یاد خودم میفتم زمانی که بهت دوست شدم تو بهم شمارتو دادی اول ازم پرسیدی ماشین داری خونه داری من گفتم نه نشستم پای دردودلات از دوست پسرهای قدیمت گفتی بهت کمک کردم فراموششون کنی بهت گفتم میخوام ببینمت گفتی میخوام تنها باشم گفتم تا کی؟گفتی تا وقتی کاملا فرشادو فراموش کنم.بعد چند مدت فهمیدم با یه پسره که ماشین داره داری میچرخی به قول خودمون عشق بازی میکنی بهت گفتم مگه نمیخواستی تنها باشی گفتی با ماشین اومد دم دانشگاهمون منم باهاش دوست شدم.گفتم عیب من چی بود که اینکارو باهام کردی گفتی صداقت نداشتی چون چیزی نداشتم صداقت ندارم اون که داشت اخر بامراماست بعد چند وقت اونم دلتو زد ولش کردی بهت گفتم دلت جنده شده هر سری با یکیه اسم یه عالمه پسر رو اوردی که چون مثل اینها محل سگت نمیدم داری میسوزی منم گفتم اره میسوزم اسم تو واسه من دیگه بهاره نیست اسمت یه مرده است.