آره اصلش فرق داره، نه فقط کلمه ها، بلکه مفهومش رو هم تغییر داده. اون میگه :همه لرزش دست و دلم از آن بود که عشق پناهی گردد، پروازی نه، گریزگاهی گردد...
اما به هر حال مهم نیته
اره جونه خودم خلوته....:دي
اگه اشتباه نكنم خودمو گفتم...:دي....چيه بهم نمياد؟؟؟
اره بابا....دو سه روزه ميل كردم اقا ويروسه را.....
مثلا باكتري را هم ممكنه بخورم....:دي(حال كردي پيچوندنو....:دي)
بالاخره هر دوتایی همزمان آن بودیم
ممنون، منم شاد میشم پیام تو رو میبینم مهربونی چونکه
راستی این شعر که تو امضاته، یادته اولین بار که صحبت کردیم در مورد این بود؟ اسم کتابشو پرسیدی و اینا... پیداش کردی شعر رو ؟
اخی این قد خلوته که نگوووووو ... یه سوال بهنامی ؟؟ اللان خط دوم مربوط به کدوم از بچه های باشگاه بود ؟؟!!!!!!!!!!!!!!! : دی
خوردی ؟؟؟ کی ؟؟!!!
مثلا چیا رو ؟؟!!
حالو احوالمم الان خوبه....:دي
پروف به اين خلوتي...بچه به اين مثبتي....پسر به اين مظلومي....
ديگه بد عادت شده ديگه....هي ميگم بچه دهنتو ببند نميبنده....:دي
سرماهه را كه خوردم....چيزاي ديگه مونده كه شايد اونارا هم بخورم...
نه بابا، شعر دوری و فاصله و انتظار و دلتنگی و اینجور چیزا بود. ما لاو ترکوندن بلد نیستیم که
سرکاره هنوز. خرجش رفته بالا، اضافه کار وایمیسته
اینو ببین#5959